روایت ۱۴ زن از جزييات تعرض در «پرايد شيشه دودي»

1403-09-02 09:09:49
0
16

يكي از شاكيان پرونده زني ۲۳ ساله است كه هنگام تعرض، سه ماهه باردار بود. او به دليل شدت بالاي آسيب وارده فرزند خود را از دست داده است. به جز او نيز زن ديگري وجود دارد كه دو بار از سوي فرهاد مورد آزار و اذيت قرار گرفته است.

 

اعتماد نوشت: دادگاه رسيدگي به پرونده متهمان تعرض به ۱۵ زن در پرايد شيشه دودي كه به پرونده «گرگ‌هاي خاكستري» مشهور شده است صبح ديروز با حضور ۱۴ شاكي زن در دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد.

متهمان دو پسر ۲۱ و ۲۵ ساله هستند كه از فروردين امسال تا زمان دستگيري از سوي پليس - در كمتر از ۵ ماه – شش نفر از شاكيان را مورد آزار و اذيت قرار داده و از ۹ نفر ديگر نيز پس از ضرب و شتم شديد، سرقت كرده‌اند.

يكي از شاكيان پرونده زني ۲۳ ساله است كه هنگام تعرض، سه ماهه باردار بود. او به دليل شدت بالاي آسيب وارده فرزند خود را از دست داده است. به جز او نيز زن ديگري وجود دارد كه دو بار از سوي فرهاد مورد آزار و اذيت قرار گرفته است.

كوچك‌ترين و بزرگ‌ترين شاكيان پرونده به ترتيب دختري ۲۲ ساله و زني ۴۵ ساله‌اند كه هر دو در روز حادثه از تعرض در امان بوده‌اند اما آسيب روحي وارده از حادثه در لرزش دست‌ها و صداي‌شان آشكار است.

براساس كيفرخواست ارسالي از سوي دادستاني به شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران؛ «متهمان - فرهاد ۲۵ و سعيد ۲۱ ساله - تا قبل از دستگيري در مرداد امسال، سوار بر يك دستگاه پرايد مشكي با شيشه‌هاي دودي، در خيابان‌هاي غرب تهران پرسه مي‌زدند و پس از سوار كردن زنان و دختران تنها به عنوان مسافركش، آنها را با قمه و چاقو تهديد و در داخل ماشين مورد آزار و اذيت قرار مي‌دادند و در خيابان‌هاي متروك رها مي‌كردند.

پرونده آنها ۱۵ شاكي زن دارد كه از بين آنها ۶ نفر مورد آزار و اذيت قرار گرفته‌اند. مدارك پليسي و پزشكي قانوني وقوع جرم تعرض همراه با ضرب و شتم شديد را ثابت مي‌كند با اين حال متهمان برخلاف اعترافات خود در بازجويي‌ها، در جلسه تحقيق به انكار تعرض روي آورده و تنها سرقت را گردن گرفته‌اند.»

صبح ديروز، جلسه رسيدگي به پرونده به دليل تعداد بالاي شاكيان و حساسيت بالاي پرونده در سالن بزرگ دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد. دقايقي پيش از آغاز جلسه، ماموران زندان دو متهم را دور از چشم ۱۴ شاكي به سالن بردند.

لحظاتي بعد، با حضور همه شكات – به غير از يك نفر كه در جلسه حضور نيافت – و با دستور قاضي حسين اصغرزاده، جلسه آغاز شد و نخستين شاكي پشت تريبون ايستاد. او همان زني است كه هنگام تعرض باردار بود و نخستين‌بار با شكايت او در پليس آگاهي، پرده از جرايم متهمان برداشته شد.

زن ۲۳ ساله گفت: «ششم فروردين امسال – روز حادثه- من سه ماهه باردار بودم. مي‌خواستم از محل كارم در خيابان هفت تير به خانه برگردم كه متهمان سوار با يك پرايد شيشه دودي جلويم توقف كردند. هنوز چند دقيقه از حركت ماشين نگذشته بود كه آنها به سمت اتوبان تغيير مسير دادند و فرهاد با چكش به عقب پريد. او مدام من را تهديد به كشتن مي‌كرد و به‌شدت كتك مي‌زد. در حالي كه خودرو در حال حركت بود، من را كف ماشين خواباند و مورد تعرض قرار داد. پس از آن اموالم را دزديد و اطراف خاك سفيد - شرق تهران – از ماشين به بيرون پرتابم كرد.»

نگاه شاكيان پرونده هم‌پاي حرف‌هاي او به سمت دو متهم گردش كوتاهي كرد اما آنها سر به پايين داشتند و زردي از چهره‌شان مي‌باريد. دو جوان لاغراندام كوتاه قامت كه سال‌هاست به روانگردان شيشه اعتياد دارند. آنها قرار بود، جرايم ربودن، آزار و اذيت، ضرب و شتم و سرقت خود را از زبان ۱۳ شاكي باقي مانده پرونده نيز بشنوند. پس از شاكي نخست، نام زني ديگر در ميكروفن خوانده شد.

او مي‌گفت «فرهاد قبل از تعرض، پيش چشم او شيشه كشيده و دودش را در صورت او پرانده بود.» زن ۳۲ ساله متاهل درباره روز حادثه گفت: «۲۱ خرداد امسال، طرف‌هاي ساعت ۱۲:۵۰ ظهر در يكي از خيابان‌هاي غرب تهران بودم. مي‌خواستم به خانه برگردم كه متهمان با پرايد شيشه دودي سوارم كردند. چند دقيقه پس از حركت، فرهاد به عقب پريد و به سمتم حمله كرد. گردنم را زير زانوهايش گذاشت. با كتك‌هاي شديد و تهديد به قتل، مجبورم كرد كف ماشين بخوابم. مدام داد مي‌زد و مي‌گفت كه به پسرها هم تجاوز كرده. وقتي بي‌حال شدم، من را مورد تعرض قرار داد و پس از سرقت اموالم در يكي از اتوبان‌هاي غرب تهران رهايم كرد.»

شاكي نفس نفس مي‌زد، همان حالتي كه در همه شكات يكي بود. آنها يكديگر را مي‌شناسند و نام هم را با پسوند «جان» صدا مي‌زنند. چند ماهي است يك حادثه آنها را به هم وصل كرده است: «ربايش و تعرض».

حالا نوبت به زني ۳۶ ساله رسيده بود. او هفتم خرداد در تهرانسر به دام متهمان افتاد و از سوي فرهاد مورد تعرض قرار گرفت. وقتي زبان به شرح حادثه گشود، بار ديگر روايت‌هاي ديگر شاكيان تكرار شد: «سوار شدن در پرايد شيشه دودي، حمله فرهاد به صندلي عقب، ضرب و شتم شديد، خواباندن كف ماشين، شيشه، قمه و تعرض.»

اين زن اما برخلاف شاكيان ديگر، روي از قضات برداشت و تمام رخ به فرهاد خيره شد. لرزش صدايش را خورد و گفت: «يادت هست آقاي فرهاد، وقتي داشتي من را كتك مي‌زدي، مدام پدرم به گوشي‌ام زنگ مي‌زد اما تو نمي‌گذاشتي جوابش را بدهم؟ من همانم كه تو دو بار به او تعرض كردي. حتما يادت مي‌آيد كه شيشه كشيدي و دودش را در صورت من فوت كردي.»

از بين ۱۴ شاكي حاضر در جلسه، شش نفر مورد تعرض قرار گرفته‌اند و در بين آنها ۹ زن ديگر به اتهام ضرب و شتم شديد و سرقت اموال از متهمان شكايت كرده‌اند. آنها نيز يك به يك پشت جايگاه ايستادند تا شرح حادثه رفته بر خود را يك بار ديگر بازگو كنند.

در ميان آنها مادري ۴۵ ساله وجود دارد كه هر دو متهم از پسران او كوچك‌ترند. او همان زني است كه خالكوبي روي دست فرهاد را ديد و شهادتش در بازجويي‌ها به كمك كارآگاهان پليس آمده بود.

در حالي كه دو ساعت پس از رسيدگي به پرونده، زنان شاكي از تعرض، تنها فرهاد را به عنوان متجاوز شناسايي كرده بودند، سرانجام نوبت به زني ۲۷ساله رسيد كه شكايتش، پرده از جرم تعرض سعيد برداشت.

دستان شاكي، جان نداشت. با اينكه با دو دست جايگاه را چسبيده بود اما ناگهان و درست وقتي كه به تعرض سعيد به خود رسيد، پاهايش شل شد و روي زمين افتاد. دو زن ديگر زير بغلش را گرفتند و روي صندلي نشاندند. صدا از فرهاد و سعيد درنمي‌آمد. آنها اين زن را يكم تير امسال در خيابان سردار جنگل ربوده بودند.

سعيد همان كسي است كه به او تعرض كرده. وقتي يك ليوان آب، دهان خشكيده شاكي را‌ تر كرد، شرح حادثه در فضاي دادگاه پيچيد: «ساعت ۱۷:۳۰ يكم تير امسال در خيابان سردار جنگل سوار پرايد متهمان شدم. داشتم با گوشي‌ام حرف مي‌زدم كه سر اتوبان باكري شارژم تمام شد. ناگهان فرهاد به سعيد گفت بپر عقب. او خيلي من را زد طوري كه تا سه هفته نمي‌توانستم تكان بخورم. مي‌گفت اگر به خواسته‌ام عمل نكني تو را به پنج نفر اجاره مي‌دهم يا تا شب نگهت مي‌دارم. مجبور شدم. هرچقدر در توانم بود مقاومت كردم اما دست آخر تسليم شدم، سعيد من را مورد آزار و اذيت قرار داد.»

«تسليم شدن در عين مقاومت» نقطه مشترك همه حرف‌هاي زنان شاكي پرونده است؛ حرفي كه در شكايت آخرين زن مورد آزار قرارگرفته نيز شنيده شد. او يك زن متاهل ۳۷ساله و داراي يك فرزند دختر است. متهمان در چهارراه طالقاني سوارش كرده و فرهاد به او تعرض كرده است.

او كه بيماري قلبي دارد در شرح حادثه گفت: «دهم خرداد بود. داشتم به خانه برمي‌گشتم. آن روز برخلاف هميشه ماشينم را در پاركينگ گذاشتم. وقتي سوار پرايدشان شدم، فرهاد به عقب پريد و با مشت و لگد به جانم افتاد. پس از آن به من تعرض كرد.»

سه ساعت پس از رسيدگي به پرونده و با ثبت شكايت هر ۱۴ زن در صورتجلسه، نوبت به فرهاد رسيد. او متهم است با همدستي سعيد ۱۵ زن را ربوده و پس از ضرب و شتم شديد، به پنج نفرشان تعرض كرده است.

با اين همه، او دفاع خود را با انكار جرم تعرض آغاز كرد: «من سرقت‌ها و ضرب و شتم‌ها را تا حدودي قبول دارم اما تجاوز را نه.» اين حرف فرهاد، چشم‌هاي شاكيان را گرد كرد. آنها در حالي كه دستان‌شان را جلوي دهان‌شان گرفته بودند، سرهاي‌شان را به سوي هم مي‌جنباندند. زبان‌شان بند آمده بود اما فرهاد به انكار خود ادامه مي‌داد: «شاكي‌ها گفته‌اند با قمه تهديدشان كرده‌ام اما اين‌طور نيست. من فقط يك چاقوي ميوه‌خوري داشتم.»

حرف‌هاي متهم، پرونده را در مسيري جز رسيدگي به جزييات حادثه تعرض پيش نمي‌برد. اتفاقي كه باعث شد تا قاضي اصغرزاده، رييس دادگاه، جلسه رسيدگي به پرونده را غيرعلني اعلام كند. هر دو متهم در جلسه ديروز اتهام تجاوز را انكار كرده‌اند با اين حال قضات قرار است امروز (سه‌شنبه) براساس مدارك به‌دست‌آمده از پزشكي قانوني، شكايت شاكيان، اعترافات متهمان در بازجويي‌ها و ساير مدارك پليسي حكم آنها را صادر كنند؛ حكمي كه اگر جرم تعرض ثابت شود، چيزي جز طناب‌ دار نخواهد بود.

حاشيه‌هاي دادگاه

در ابتداي شروع جلسه دادگاه يكي از شاكيان نسبت به حضور خبرنگاران در اين جلسه اعتراض كرد و قاضي اصغرزاده كه تازه از راه رسيده بود او را آرام كرد و گفت: جلسه دادگاه به دو بخش علني و غيرعلني تقسيم شده كه در بخش غيرعلني به بررسي پرونده تجاوز مي‌پردازيم.

يكي از شاكيان در شرح حادثه خود گفت: فرهاد همزمان كه گردنم را گرفته بود و به كف ماشين فشار مي‌آورد، دود شيشه را به صورتم فوت مي‌كرد. به او گفتم: تو هم مثل برادر من هستي. مي‌دانم اعتياد داري، به عنوان خواهرت تو را به يك كمپ ترك اعتياد مي‌برم تا زود ترك كني و سالم شوي. اما او به حرف‌هايم توجهي نمي‌كرد و بيشتر آزارم مي‌داد.

در اين هنگام قاضي حسن اصغرزاده اقدام زن شاكي را قابل ستايش خواند و گفت: اينكه اين خانم در چنين شرايطي سعي كرده با تعقل و آموزش به متهم او را از سرقت و آزار واذيت بازدارد قابل تقدير است.

در ميانه دادگاه فرهاد كه دست‌هايش را روي صورتش گذاشته بود تا ديده نشود مورد خطاب قاضي اصغرزاده قرار گرفت كه به او گفت: براي اينكه خودت را از ديد شاكيان پنهان كني اين كار را انجام مي‌دهي؟

در طول بخش علني دادگاه سه تن از شاكيان از حال رفتند و هنگام شرح حادثه با دست‌هاي لرزان بارها با ليوان آب گلوي‌شان را تازه كردند.

در ابتداي جلسه شايعه شده بود كه دختر 8 ساله يكي از شاكيان هم مورد تجاوز قرار گرفته كه قاضي اصغرزاده آن را رد كرد.

نظرات

متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده

ثبت دیدگاه

خانه شهرستان گلستان اخبار