مدتی است که با خود کلنجار می روم که بدانم این حقیر یک لا قبا جزء کدام دسته و گروه از مردم مسلمان ایران هستم، بیسوادها؟! یا بی شناسنامه ها؟! یا هر دو؟! یا هیچکدام؟!
مدتی است که با خود کلنجار می روم که بدانم این حقیر یک لا قبا جزء کدام دسته و گروه از مردم مسلمان ایران هستم، بیسوادها؟! یا بی شناسنامه ها؟! یا هر دو؟! یا هیچکدام؟!
خوب که جوانب امر را بررسی کردم به این نتیجه رسیدم که الحمدا... حداقل در جرگه بی شناسنامه ها نیستم. البته اگر منظور همین شناسنامه ای باشد که در بدو تولد سجل احوال آنرا برایمان صادر می نماید! بله این شناسنامه را دارم! با اطمینان هم اعلام میدارم که شناسنامه دار هستم! بهترین گواه برای شناسنامه دار بودنم همین انگشت سبابه ای است که گاه و بیگاه به رنگ آبی آغشته شده که خود باز بهترین دلیل است بر این امر. چون اگر شناسنامه نداشتم که نمی گذاشتند دستم به رنگ آبی آغشته شود و در ضمن با همین شناسنامه چندین مرحله سرصندوق های رأی حاضر گشته و نمایندگانی را وارد مجلس و رئیس جمهورانی را نیز وارد پاستور نموده ام! بله باز هم با قاطعیت می گویم که این حقیر شناسنامه دارم! و اما سواد. خیر، اصلاً و ابداً ! از این یکی محروم و بی بهره ام.
همانطوری که با قاطعیت اعلام کردم که شناسنامه دار هستم با همان قاطعیت اعلام میدارم که بیسوادم! بیسواد مادرزادی! حال چرا بیسوادم. خدمت تان معروض میدارم که اگر از سواد کافی بهره ای می داشتم مسلماً از تاریخ خود و گذشتگانمان اطلاع پیدا کرده بودم که اطلاع از گذشتگان، خودش راهگشای خیلی از مشکلات و گرفتاری هاست و مانند مشعلی است فرا راه ما و آیندگان! مثلاً اگر سواد می داشتم از هولوکاستی که استعمارگر پیر و کهنه کار انگلیسی در جنگ جهانی دوم بر ملت ما تحمیل که از این راه هزاران نفر بر اثر قحطی مصنوعی مردند را حتماً می خواندم و می دانستم! و یا حتماً از قتل عام مردم غیور و مبارز جنوب خصوصاً دلیران تنگستان که بدست این پیر مکاره به شهادت رسیدند آگاهی پیدا می کردم! اما اگر سواد داشتم مسلماً از قراردادهای ننگینی که این استعمارگر بر گُرده مردم ایران تحمیل نمود مانند قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای و ... مطلع می شدم! اگر سواد داشتم قرارداد ننگین تنباکو مد نظرم بود. اگر سواد داشتم حتماً از جدایی قسمت های مهمی از کشورم چه در شرق، جنوب و شمال کشور خشمگین می شدم و غضبناک! اگر سواد داشتم از جدایی بحرین عزیز که در همین سالهای نزدیک اتفاق افتاد اشک حسرت می ریختم و ...!
اگر سواد داشتم حتماً از واقعه نهضت مشروطه که به وسیله این پیر مکاره به بیراهه ناکجا آباد سوق داده شد، آگاه می شدم و از به دار کشیدن شیخ فضل ا... نوری به عزا می نشستم! اگر سواد داشتم از قرارداد تالبوت کسب اطلاع می کردم و اگر سواد داشتم از قرارداد 1907 که ایران بین انگلیس و روسیه تقسیم شد خون می گریستم!
اگر سواد داشتم قطع به یقین از ماجرای حاکم نمودن رضاخان قلدر بر مقدرات کشورمان و جنایتهایی که بر اثر حاکمیت این بیسواد نادان در حق ملت مسلمان و مظلوم ایران روا داشته شد، آگاه می شدم! اگر سواد داشتم از قرارداد دارسی آگاه و از به یغما بردن منابع نفتی مان به دست این استعمارگر مکار شکوه و شکایت می کردم! اگر سواد داشتم با عاملین کودتای ننگین 28 مرداد 32 که حکومت قانونی مردم را سرنگون و باعث برگشتن شاه فراری به ایران شدند، آشنا گشته و بر عاملین این کودتا لعنت می فرستادم! اگر سواد داشتم حمایت های بی دریغ این استعمارگر از فتنه گران را به عینه می دیدم! اگر سواد داشتم همراهی این استعمارگر پیر و کهنه کار را با آمریکای جهانخوار می دیدم! اگر سواد داشتم تأسیس حکومت جعلی اسرائیل توسط این جانی آنهم در قلب جهان اسلام فلسطین و قدس را می دیدم!
اگر سواد داشتم توطئه جنگ شیعه سنی و همچنین اختلاف بینداز و حکومت کن این غاصب و مکار را درجای جای جهان اسلام مشاهده می کردم! اگر سواد داشتم توطئه های پنهان و آشکار این جرثومه فساد و تباهی را می دیدم! اگر سواد داشتم همراهی این فتنه گر را با اپوزیسیون برانداز و آشوبگران را می دیدم. اگر سواد داشتم می توانستم تمامی توطئه های روباه پیر را رصد کنم! اگر سواد داشتم حتماً از این همه جنایت و خباثت روباه مکار فریاد وا انتقاما سر می دادم! اگر سواد می داشتم هرگز نمی گذاشتم که پای چنین جانیان فاسدی به مملکت اسلامیمان باز شود! اگر سواد داشتم هرگز راضی نمی شدم که لانه فساد و جاسوسی این پیر مکار در کشورم
این بیشه شیران و مهد دلیران، بازگشایی شود!
اگر سواد داشتم شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس را بعنوان یک فریضه مهم تلقی کرده و حتی لحظه ای از این شعار غافل نمی شدم! اگر سواد داشتم کینه مقدس خود را در سینه حبس نموده تا به یاری ا... در روز موعود با مبارزه ای الهی انتقام تمام نا مردی ها و نا مرادی ها را از این کهنه استعمارگر بگیرم! و اگر سواد داشتم... !!!
غلامعلی آبدهی مقدم-کلاله
متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده