صبح دیروز حکم قصاص یک چشم در حضور و نظارت کامل پزشکان متخصص اجرا شد و به متهم مهلت داده شد دیه و هزینه درمان قربانی اسید پاشی را پرداخت کند تا حکم قصاص چشم دیگر اجرا نشود.

به گزارش جام جم آنلاین، چندی قبل دادستان تهران در جمع خبرنگاران اعلام کرد، حکم دو پرونده قصاص اسیدپاشی آماده اجراست که صبح دیروز دو مرد اسیدپاش برای اجرای حکم به زندان رجایی شهر منتقل شدند.

این احکام قرار بود در حضور قاضی محمد شهریاری معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای جنایی، مسئولان زندان و پزشکی قانونی و جمعی از پزشکان متخصص اجرا شود.

نخستین مرد اسیدپاش حدود پنج سال قبل روی راننده ای در قم اسید پاشید و باعث نابینایی این فرد شد.

قربانی اسیدپاشی پس از این حادثه گفت: دوازدهم مرداد سال 88 در حال مسافرکشی بودم که دو مرد موتورسوار روی من اسید ریختند. به خاطر اختلافاتی که با همسرم دارم، احتمال می دهم او در این ماجرا نقش داشته باشد.

عامل اصلی این حادثه، به نام مجتبی، بیست ونه ساله، پس از دستگیری در جریان تحقیقات با اعتراف به جرم خود گفت: من از سوی دو زن برای این اسیدپاشی اجیر شده بودم. روز حادثه با دوستم او را تعقیب کرده و پس از اسیدپاشی، با موتور از محل فرار کردیم.

قضات دادگاه کیفری قم پس از محاکمه مجتبی را به قصاص عضو ـ نابینایی کامل هر دو چشم و پرداخت دیه و 10 سال زندان محکوم کردند. دیگر متهمان نیز به شلاق و سه سال زندان محکوم شدند. پس از پنج سال از این اسیدپاشی و تائید حکم در دیوان عالی کشور، پرونده با نیابت قضایی برای اجرای حکم به دادستانی تهران فرستاده شد.

صبح دیروز حکم قصاص یک چشم در حضور و نظارت کامل پزشکان متخصص اجرا شد و به متهم مهلت داده شد دیه و هزینه درمان قربانی اسید پاشی را پرداخت کند تا حکم قصاص چشم دیگر اجرا نشود.

مهلت 2 ماهه به اسیدپاش

دومین قربانی اسیدپاشی که قرار بود دیروز حکم قصاص را اجرا کند، به حرمت ایام فاطمیه مهلت دوماهه ای به اسیدپاش داد و اگر در این مدت هزینه درمانش پرداخت نشود، حکم را اجرا می کند. داوود روشنایی 10 سال پیش به دلایلی نامعلوم در منطقه مجیدیه تهران از سوی جوانی به نام حمید مورد اسیدپاشی قرار گرفت و چشم راست و بخشی از صورتش را از دست داد. با شکایت وی عامل حادثه تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر شد.

متهم پس از اعتراف به این اسیدپاشی روانه زندان شد و با صدور کیفرخواست پرونده وی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و مدتی بعد مرد اسیدپاش پس از محاکمه به قصاص از ناحیه یکی از چشمانش و لاله گوش چپ و همچنین پرداخت دیه بابت دیگر جراحات محکوم شد که حکم به تائید قضات دیوان عالی کشور رسید.

قرار بود دیروز این حکم در زندان رجایی شهر کرج به مرحله اجرا در آید که قربانی حادثه – شاکی – به حرمت ایام فاطمیه مهلت دو ماهه به مرد اسیدپاش داد تا هزینه های درمانی وی را در این مدت تامین کند، در غیر این صورت با پایان یافت مهلت تعیین شده حکم قصاص چشم متهم دوباره در زندان اجرایی خواهد شد.

داوود روشنایی قربانی اسیدپاشی دراین باره به جام جم گفت: 10 سال است بی آن که بدانم چه اشتباهی مرتکب شده ام از سوی مرد جوانی به نام حمید که تا روز دستگیری اش او را نمی شناختم هدف اسیدپاشی قرار گرفتم. زیبایی ام، جوانی ام و بینایی ام را از دست دادم. در این سال ها سختی های بسیاری را خودم و خانواده ام تحمل کردیم. هنوز نمی دانم مرد اسیدپاش که مرا نمی شناخت چگونه دست به این کار زد. دو سال اولی که این حادثه برایم رخ داد به کمک خانواده ام هزینه های درمانم را تامین کردم. اما دراین هشت سال به دلیل این که هزینه درمانی ام بسیار بالا بود، نتوانستم درمانم را ادامه دهم. در این مدت حتی خانواده متهم سراغم نیامدند تا حداقل بخشی از هزینه هایم را تامین کنند و از وضع و حال من باخبر شوند.

وی افزود: در این حادثه بینایی یک چشم من به طور کامل از بین رفت و چشم راستم فقط 20 درصد بینایی دارد. روز سه شنبه همه چیز برای اجرای حکم آماده شده بود. دیروز صبح همراه پدر، برادرم و چند نفری از اقواممان از تهران به کرج رفتیم. ساعت 9 و 30 دقیقه به زندان رجایی شهر که محل نگهداری از متهم و مکان اجرای حکم بود پا گذاشتیم. تیمی از پزشکان که قرار بود حکم قصاص چشم را اجرا کنند در بخش درمانگاه زندان حاضر شده بودند. زمانی از حضورمان نگذشته بود که مرد اسیدپاش را به اتاقی که حضور داشتیم آوردند. او با دیدن من بی تفاوت بود. احساس یک ذره پشیمانی در وجود متهم نبود.

قربانی حادثه یادآور شد: من همچنان مصر بودم تا این حکم دیروز اجرا شود اما روحانی مستقر در زندان با من بسیار صحبت کرد و دیگر مسئولان حاضر در آنجا هم از من خواستند به دلیل این که در ایام فاطمیه قرار گرفته ایم فرصتی به متهم بدهم. علاقه بسیاری به حضرت فاطمه (س) دارم. این سال ها هم با توکل به ایشان بود که این همه درد و رنج را تحمل کردم. من هم قبول کردم و به مرد اسیدپاش مهلت دو ماهه دادم تا هزینه های درمانم را تامین کند. اگر این کار را نکرد، حکم را اجرا می کنم.