گفتگویی خواندنی با عبدالکریم غراوی بازیکن کلاله ای گل گهر سیرجان.
در بین رشته هـای مختلف ورزشی،فـوتـبـال یکی از پرطرفدارترین و مـهـیـج ترین ورزشها در میان اقشـار مختلف مـردم،بویژه نـوجـوانان و جوانان اسـت.کمتر کوچـه و خیـابـان و یا مـحلـّه ای در روسـتـاست که شـاهـد حضور علاقمنـدان به این ورزش نباشد.حتی خیلی از کسانـی که فـوتـبـال هم بـازی نمی کنند،علاقه فـراوانـی به تمـاشـای مسابقات فـوتـبـال باشگاه های ایـران و جـهـان دارند.
فراهم کردن حداقل امکانات و زمینه های این ورزش پرطرفدار برای نـوجـوانـان و جوانان عزیزمان در شهرستان کلاله و روستاهای دور و نزدیکش، زحمت و هـزینه زیـادی نمی خواهـد بلکـه اندکی همت و همراهی مسئولین شهرستان و مردم را می طلبد.
دلیل این خواسته آن است که از دل همین نوجوانان و جوانان و از روستاهای همین شهرستان،هم اکنون جوانی است که با علاقه و پشتکار و استعداد ورزشی اش،در باشگاه "گُل گُهر سیرجان" بازی می کند و امثال او به یقین در رشته های مختلف ورزشی در سطح همین شهرستان کمتر توسعه یافته فراوانند ولی فقط و فقط بخاطر فراهم نشدن شرایط لازم،توانمندی شان به باد فراموشی سپرده می شود و برای دیگران هم انگار نه انگار که چیز مهمی است!!!
عبدالکریم غراوی در سال 1369 و در خانواده ای پرجمعیت در روستای مالای شیخ غراوی متولد گردیده است و با داشتن مدرک دیپلم در رشته ادبیات و علوم انسانی،در حدود سه سال است که در گل گهر سیرجان بازی می کند و البته به گفته خودش اکثر بازی ها 90 دقیقه در مستطیل مورد علاقه اش حضور دارد.گرچه هنوز در مستطیل زندگی قرار نگرفته و ازدواج نکرده است.
عبدالکریم باید این موضوع را همواره بخاطر داشته باشد که نان و نمک همین شهر و دیار را خورده و با داشته ها و نداشته هایش ساخته و بزرگ شده است.او باید به خود و وجدانش این قول اخلاقی را بدهد که هرگز آب و خاک و مردمش را فراموش نکند و اگر روزی پله های پیشرفت و خوشبختی دنیوی را طی کرد،گذشته اش را از یاد نبرد و برای سرزمین و همشهریانش،خدمتگزار شایسته ای باشد.
شما را به خواندن گفتگویی خواندنی با وی دعوت می کنیم.
*چطور شد که به ورزش فوتبال،آنهم از نوع حرفه ای اش،روی آوردید؟
با توجه به روستایی بودنم و رواج ورزش فوتبال در محیط روستا و علاقه ی خاصی که به این رشته داشتم و همچنین برادرم که فوتبال بازی می کرد،باعث شد که فوتبال را بصورت حرفه ای دنبال کنم.
*آیا خانواده ات هم از اول راضی به ورود شما به فوتبال بودند؟
مشوق اصلی ام خانواده ام بودند که من را در همه ی مراحل زندگی و ورزشی کمک کرده اند.
*کدام مدرسه ها درس خواندی؟اصلا اسم مدرسه هایت را بخاطر داری؟
مالای شیخ غراوی – داز و کلاله و در مدارس شهید منتظری – شهید هورن و دبیرستان های کلاله
*کدام معلم یا معلمان بیشتر روی شما تاثیر مثبت داشتند؟
همه ی معلمان.چون همگی شان دلسوز هستند و من هم از همگی شان تشکر می کنم.
*چطور شد از تیم گُل گُهر سیرجان سردرآوردید؟
مربیان خوبم من را معرفی کردند و در تست و گزینش باشگاه گُل گُهر شرکت کردم و به لطف خدا قبول شدم.
*درآمد سالیانه و ماهیانه ات چقدر است؟
بهتر است نگویم اما خدا را شکر از درآمدم راضی هستم
*از خودت خانه و ماشین هم داری؟
به تازگی خانه ای خریده ام اما فعلا ماشین ندارم.
*هر انسانی در دوران کودکی و نوجوانی،آرزوهایی دارد.شما چه آرزوهایی داشتید؟و فکر می کنید چقدر به آرزوهایتان رسیده اید؟
آرزوهای زیادی داشته ام و دارم و یکی هم فوتبالیست شدنم بود که به لطف خدا تا الان به آن دست یافته ام اما آرزوهای زیادی در سر دارم که به لطف خدای مهربان و با پشتکار و تلاش خودم انشاا.. به آنها خواهم رسید.
*بنظرت کسی که می خواهد وارد رشته ورزشی فوتبال،آنهم از نوع حرفه ای اش بشود،باید چه خصوصیات و ویژگی هایی داشته باشد؟
اول باید استعداد این کار را داشته باشد و مهمتر از آن، تلاش و پشتکار فراوان می خواهد.
*عکس العمل همشهریان و مردم خوب روستایت وقتی شما را می بینند،چگونه است؟
مردم شهر و روستایم همیشه به من لطف داشته و دارند و وقتی هم می بینند که من فوتبال را بطور حرفه ای دنبال می کنم،خوشحال می شوند.
*بنظرت مهمترین دلایلی که باعث شده،زندگی مردم این منطقه پیشرفت خوبی نداشته باشد و بعنوان منطقه محروم یا کمتر توسعه یافته مشهور بشود،چیست؟
ما منطقه محرومی نیستیم.فقط لازم است به منطقه توجّه بیشتری بشود.بنظرم ما نباید کارهایمان را فقط به کشاورزی محدود کنیم.
*پدر و مادر عزیزت در قید حیات هستند؟
مادر مهربانم در قید حیات هستند اما چند ماهی می شود که پدر عزیزم را از دست داده ام.
*هر چند وقت یکبار به خانواده و بستگانت در این شهر و دیار سر می زنی؟
بستگی به بازی هایم دارد.اما همیشه سعی می کنم که هر2ماه یکبار به دیارم سر بزنم و خانواده و بستگان و دوستانم را ملاقات کنم.
*خیلی از نوجوانان و جوانان شهرستان کلاله و روستاهایش،این مصاحبه را می خوانند.پیامت برای آنها چیست؟
درس هایشان را با جدیت بخوانند و در کنار درس،به یک رشته ورزشی هم بصورت تخصصی و حرفه ای بپردازند و برای رسیدن به اهدافشان،همیشه تلاش کنند.
*برای بچه های مدرسه ای که عشق فوتبال را دارند،چه حرفی داری؟
از فوتبال لذت سالم ببرند و این را بدانند که هر چقدر تلاششان را بیشتر کنند،به هدفشان نزدیکتر می شوند.
*برای مردم و همشهریانت چه حرف و سخنی داری؟
از خداوند مهربان می خواهم که همگی شان در کنار خانواده های عزیزشان صحیح و سالم باشند.
*و کلام آخر؟
از همین جا،از تمامی مربیان و زحمت کشان فوتبال که مرا یاری کرده اند،از خانواده ی خودم که همواره زحمات زیادی برایم کشیده اند و مادر عزیزم که همیشه از او دور بوده ام،تشکر می کنم و دستشان را می بوسم و همچنین از شما کمال تشکّر و قدردانی را دارم.
متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده