ابر باطل فتنه بر خورشید حقّ و حقیقت.
"صد بـار عـلـی گفت و جماعت نشنیدند باطل شدگان،حقّ و حقیقت نشنیدند"
"برخیز که جنگ است و جهانی است برادر این فتنه ی آخر،همگانی است برادر"
"زمانى مى آيد كه كسى نجات نمى يابد مگر مؤمن خداپرست بى نام و نشان كه اگر(در مجالس)حاضر گردد،او را نشناسند و اگر غائب شود،كسى درصدد جستجويش برنيايد.اين اشخاص چراغهاى هدايت و نشانه هاى روشن براى رهپويان در شب تاريك هستند.در ميان مردم براى فتنه و سخن چينى رفت و آمد نمى كنند.عيب و بدى مردم را آشكار نمى كنند.نادان و بيهوده گو نيستند.خداوند درهاى رحمتخود را بر آنان مى گشايد و سختى عذاب خود را از آنان برمى دارد.
ای مردم! زمانىبر شما مى آيد كه اسلام وارونه شود مانند برگشتن ظرف كه آنچه در آن است بريزد.اىمردم! خداوند شما را امان داد از اينكه به شما ظلم كند ولى پناه نداد از اينكهامتحان كند (حتما امتحان مى شويد) و همانا (خداوندى كه )برترين و بزرگترين گويندههاست،فرموده است : ان فى ذلكلآيات و ان كنا لمبتلينهمانا در آن حادثه(طوفان نوح ) نشانه هائىاست و ما امتحان مى كنيم(سوره مؤمنون – آیه30)" حضرت علی(ع) – به نقل از نهج البلاغه
* * * * *
"فتنه" در لغت به معانی مختلفی است.از جمله: امتحان کردن،آزمودن،گمراه کردن،اختلاف کردن مردم در رأی و تدبیر،آشوب و...
بر اساس احادیث و روایات مختلفی که نشانه های آخرالزّمان را بیان کرده اند،فتنه ها مانند قطعه هایی در شب تاریک واقع می شوند و انسان ها آنقدر در معرض آزمایش قرار خواهند گرفت تا غربال شده و فقط دانه درشت ها باقی می مانند.بنابر این،افرادی که ایمانشان سطحی و سُست است،ازپا درآمده و ممکن است حتّی به کفر اعتقادی دچار شوند.
برای روزهای سخت فتنه،ایمانی لازم است که آنچنان آگاهانه انتخاب شده باشد که در سخت ترین شرایط هم آن ایمان از شخص گرفته نشود.به فرموده مولا علی(ع)،اهل بصیرت و صبر باشند."و این پرچم را نمی تواند بر دوش کشد،مگر آنکه اهل بصیرت و پایداری باشد."
در کشور عزیزمان ایران،از دیرباز تا کنون،فتنه های کوچک و بزرگ بیشماری علیه مردم و آب و خاکش رخ داده و این سرزمین به لطف الهی،بسلامت از همه آنها گذر کرده است.بعضی از این فتنه ها بیرونی بوده است و بعضی هم درونی.فتنه های بیرونی که توسّط دشمنان قسم خورده ایران،به شکل ها و برنامه های مختلف طرّاحی و به اجرا درآمده است،خود را در لباس جنگ های سخت و طولانی،قطع ارتباط های جهانی،ایجاد زمینه های فساد فرهنگی و اجتماعی و تحریم های گوناگون اقتصادی و... نشان داده است.این آزمون ها و آشوب های خارج از مرزهای آبی و خاکی سرزمین عزیزمان،ممکن است مشکلاتی را برای ملّت ما بوجود آورده و یا بیاورد ولی هرگز نتوانسته است قامت استواری و عزّتش را خم کند و یا بشکند.
امّا از فتنه های بیرونی،سخت تر،حسّاس تر و خطرناک تر،فتنه های درونی است.چرا که دیگر با دشمنی ظاهری و معلوم،روبرو نبوده و نیستیم.وقتی دشمنت آشکار باشد و جایگاهش مشخّص و دیدگاهش معلوم،می توان تدابیری در مقابلش اندیشید و خود را برای مبارزه با او،مسلّح و آماده نمود امّا وای به روزی که آنکسی که در مقابلت ایستاده و از پشت بر تو خنجر می زند،بظاهر دوست و هموطنت باشد.هم کیش و آیینت باشد.هم قوم و قبیله ات باشد.همشهری و هم خونت باشد.دیگر این نبرد،نبرد بس خطرناک و دشواری خواهد بود.به قول حضرت حافظ علیه الرحمه:
" غـلام همّـت آن نـازنینم که کـار خیر، بی روی و ریـا کرد"
"من از بیگانگان هرگز ننالـم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد"
تاریخ هزاران ساله ی این سرزمین نشان داده است که اگر دچار مشکلات و گرفتاری ها و بدبختی هایی شده و در برهه هایی از زمانه،به انحطاط کشیده شده است،نه از جانب دشمنان بیرونی،بلکه بدست دوستان درونی بوده است.امیر کبیر را نه انگلیسی های خبیٍث به شهادت رساندند و نه روسیه نیرنگ باز. گرچه تأثیرگذار از میان رفتنش بودند امّا امیرکبیر بدست خودی ها از میان برداشته شد.بدست کسانی که منافع نامشروعشان از میان رفته بود،از صفحه روزگار حذف گردید.بوسیله ی کسانی که بدنبال جایگاه و پُست و مقامی بودند تا آنان را سود و منفعت هایی باشد،رگ دستش بریده شد.
امثال شیخ فضل اللّه نوری ها و مدرّس ها نیز بدست خودی ها و فتنه های درونی از میان رفتند امّا با طرح و نقشه های حساب شده دشمنان و بیگانگان این مرز و بوم.کسانی که خود را بظاهر مسلمان و با نماز و قرآن هم نشان می دادند.فریاد وا اسلاما! و وا قرآنا! و وا محمّدا! هم سرمی دادند امّا مقاصد شوم و پلیدشان برای کسب امتیازات بیشتر،خون های پاک و بناحقّ بیشماری را بر خاک این سرزمین جاری ساخت.
فتنه های این زمانه و روزگار،آنچنان حقّ و باطل را با هم آمیخته می کنند که تنها کسانی قادر هستند بسلامت از آنها گذر کنند که دارای بصیرت و آگاهی سالم و استقامت و پایداری واقعی باشند.
"... بصیرت بنا به فرمایش مقام معظّم رهبری،در دو سطح تعریف می شود: سطح زیرین آن داشتن نگاه توحیدی است که موجب داشتن هدف الهی و تلاش خستگی ناپذیر در راه آن گشته و در حقیقت زمینه همه تلاش ها و مبارزات انسانی در جامعه خواهد بود و سطح دیگر آن در حوادث زندگی خودنمایی خواهد کرد.به این شکل که برای اینکه انسان در حوادث زندگی دچار بی بصیرتی نشود،باید پیرامون آنها تدبّر کند و از آنها به شکل سطحی و عامیانه عبور نکند و با این سنجش بصیرت پیدا کند.چنانکه امیرالمومنین علی(ع)می فرماید: "فإنَّمَا البَصیرُ مَن سَمِعَ فَتَفَکَّرَ و نَظَرَ فَأبصَرَ"همانا بصیر آن کسی است که بشنود و بیندیشد، بنگرد و ببیند.و به دنبال این بصیرت،صبر و ایستادگی تا تحقق اهداف،لازم و اساس کار است و الاّ یک وزنه سنگین را آدم ضعیفی هم ممکن است بردارد و یک لحظه سر دست بلند کند.لیکن نمی تواند نگه دارد و آن را می اندازد..."
یادمان باشد: "المؤمن کیّس" انسان مؤمن،زیرک و هوشیار است.دشمنان بیرونی و درونی،علیه ایران همیشه سرافرازمان بیکار ننشسته اند و نخواهند نشست.آنان به هر روش و ابزار ممکن و با طرح برنامه ها و نقشه های شوم و پلیدشان،همواره درصدد ضربه زدن به این نظام و انقلاب اسلامی ایران و تضعیف آن هستند.
"مرگ بر آمریکا گفتن و مرگ بر اسرائیل و انگلیس سردادن"،فقط به زبان و شعار نبایستی باشد.به پارچه و بنر و بیانیه هم نباید بسنده کرد و دلخوش نمود.زمانی این شعارها تحقّق پیدا می کند و بخود جامه ی عمل می گیرد که در هر لباس و قوم و قبیله و مذهب و در هر پُست و مقام و مسئولیّتی که هستیم به ایران عزیز و خاک پاک و مقدّسش و به آرمان های والا و سالم و سازنده این انقلاب،وفادار باشیم و وجدان فردی و اجتماعی خود را فراموش نکنیم و با اتّحاد و یکرنگی،سخت بکوشیم و کار کنیم.باید نسبت به شرایط اجتماعی و اوضاع فرهنگی زمانمان آگاه و هوشیار باشیم و دیگران را نیز بیدار و آگاه سازیم.با جدّیّت و حسّاسیّت،مراقب و مواظب ایمان خود و نزدیکانمان باشیم و ابزار دست و بازیچه دیگران نگردیم.البتّه اگر سرزمینمان را دوست داریم.چرا که به فرموده پیامبر بزرگوارمان:"حُبّ الوَطن مِنَ الایمان"
" بصیرت فتنه ها را بر ملا کرد دفـاع از آرمـان کربلا کرد"
" 9دی ملّت ایـران خروشید چو فریادی علیه فتنه جوشید"
" 9دی مثل روزی آفـتـابی فضا را کرد پاک و انـقلابی "
اسماعیل تقی زاده مدیر آموزش و پرورش کلاله
متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده