سرویس حوادث: مرداد ماه سال 92 ماموران واحد گشتي فرماندهي انتظامي حين گشت زني در يكي از محله ها با خودرو زانتياي سوخته اي مواجه شده و بلافاصله به سمت آن رفته و جسد فرد راننده را درحالي كه كاملاً سوخته بود پيدا كردند.
به گزارش کلاله خبر، مرداد ماه سال 92 ماموران واحد گشتي فرماندهي انتظامي شهرستان اصفهان حين گشت زني در يكي از محله ها با خودرو زانتياي سوخته اي مواجه شده و بلافاصله به سمت آن رفته و جسد فرد راننده را درحالي كه كاملاً سوخته بود پيدا كردند.
پس از چند روز كار ويژه هويت جسد معلوم شد که با معلوم شدن هويت جسد، ماموران خانواده وي را در جريان گذاشتند و پس از مراحل قانوني جسد به آنها تحويل داده شد.
اما با توجه به مشكوك بودن مرگ پدر اين خانواده پرونده اي در اداره رسيدگي به جرايم جنايي پليس آگاهي اصفهان تشكيل و تحقيقات در اين زمينه توسط كارآگاهان به جريان افتاد.
سرانجام پس از 9 ماه كار علمي و تحقيقاتي، ماموران كه در ابتدا به تنها فرزند پسر مقتول مظنون بودند با جمع آوري ادله ها و مستندات لازم در اين خصوص وي را كه جواني 21 ساله است دستگير و براي توضيحات بيشتر به پليس آگاهي منتقل كردند.
متهم با روبرو شدن مدارك و مستندات مربوطه، به قتل پدرش اعتراف كرد و انگيزه خود را طمع براي رسيدن زودتر به ارث و ميراث پدر خود و همچنين اختلافات مالي كه با او داشت را انگيزه قتل عنوان كرد، اما كارآگاهان با اين فرضيه كه متهم نمي تواند خود به تنهايي مرتكب چنين جنايت هولناكي شده باشد تحقيقات از وي را در خصوص همدستان وي دوباره آغاز کردند و سرانجام با روش هاي نوين كشف علمي جرم، پسر مقتول به همدستي دايي و يك جوان 22 ساله ديگر اعتراف كرد.
وی گفت: پدرم ثروت زيادي داشت،خانه، ملك و املاك، شركت، دارايي و ماشين اما من كه تنها فرزندش بودم هيچ سهمي در زندگي او نداشتم و هر وقت كمكي از او مي خواستم با جواب منفي او روبرو مي شدم در اين بين يكي از دايي هايم مدام مرا تحريك مي كرد و هر بار نقشه اي براي قتل پدرم را برايم طراحي كرده و مي گفت، نقشه من مو نمي زند و كسي هم متوجه نمي شود و همه فكر مي كنند كه بر اثر يك اتفاق و يا حادثه فوت كرده است.
چند روز قبل از حادثه اختلاف مالي شديدي با پدرم پيدا كردم و دعوا و مشاجره ما بالا گرفت و او هم مرا تهديد كرد كه از ارث محروم خواهد كرد. ترس از اينكه پدرم واقعاً حرفش را عملي كند وجودم را فراگرفت بعد از كلي كلنجار رفتن با خودم بالاخره تصميم گرفتم نقشه داييام را عملي كنم.
در شب حادثه دوستم با موبايل پدرم تماس گرفت و او را به بهانه اي واهي به يك نقطه خلوت كشاند، وقتي پدرم متوجه شد سركار بوده سوار ماشينش شد و خواست خودرو را روشن كند كه دوستم از پشت طنابي را بر گردنش انداخت و او را خفه كرد بعد من و داييام هم به صحنه آمديم و دنده ماشين را خلاص كرده و به درختي كه در آن حوالي بود كوبيديم و بعد هم با بنزين ماشين را به آتش كشيديم و چنين وانمود كرديم كه خودروي پدرم در اثر تصادف به آتش كشيده شده و طي يك حادثه طبيعي از دنيا رفته است.
صادقیان، رييس مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي استان اصفهان با تایید این خبر به باشگاه خبرنگاران گفت: با اعترافات فرزند مقتول بلافاصله در عمليات ماموران پليس آگاهي استان دو متهم ديگر پرونده نيز شناسايي و دستگير شدند.
وي با بيان اينكه متهمان پس از دستگيري به همكاري با فرزند مقتول براي كشتن پدرش اقرار كردند اظهار داشت: متهمان در خصوص علت و انگيزه قتل عنوان داشتند، كه به خاطر طمع براي كسب مال دنيا و به دست آوردن پول زيادي كه از ارث آن مرحوم به دست مي آمد دست به اين كار زده اند.
صادقيان خاطرنشان کرد: با اعترافات متهمان دستگير شده، پرونده قتل اين سرمايه دار پس از 9 ماه در پليس آگاهي استان بسته شد و مجرمان اين حادثه هولناك جهت سير مراحل قانوني به مراجع قضايي تحويل داده شدند./باشگاه خبرنگاران جوان
متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده