سرویس اجتماعی:

ماجرای خواندنی واکنش به صدور حکم تبرئه محمود احمدی نژاد

1403-09-05 05:09:15
0
10

سرویس اجتماعی: محمود احمدی‌نژاد طی حکمی که توسط شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران صادر شده، در رابطه با شکایت شهروندی اردبیلی تبرئه شده است. شاکی این پرونده مردی به‌نام «قاسم شیخ‌رحیمی»، متولد سال 1336 است. او در گفت‌وگویی با خبرنگار ما گفت هنوز بر شکایت خود باقی است و به رای صادره اعتراض خواهد کرد.

 

برترین ها،محمود احمدی‌نژاد طی حکمی که توسط شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران صادر شده، در رابطه با شکایت شهروندی اردبیلی تبرئه شده است. شاکی این پرونده مردی به‌نام «قاسم شیخ‌رحیمی»، متولد سال 1336 است. او در گفت‌وگویی با خبرنگار ما گفت هنوز بر شکایت خود باقی است و به رای صادره اعتراض خواهد کرد.

موضوع شکایتی که علیه احمدی‌نژاد مطرح کردید، چه بود؟

احمدی‌نژاد آبان سال 86 به اردبیل آمد فرمانداری و استانداری تبلیغات زیادی انجام دادند و از مردم دعوت کردند برای استقبال بیایند حتی در شهر این خبر پیچیده‌ بود که مشکلات مردم را تک‌به‌تک می‌شنوند و آنها را حل می‌کنند. ما هم برای استقبال رفتیم. مسیر حرکت آقای احمدی‌نژاد مشخص بود قرار بود از خیابان اصلی به سمت استادیوم برود و در آنجا سخنرانی کند. مردم کنار خیابان ایستاده ‌بودند. جمعیت زیادی بود.

 ما در مسیر فرعی ایستاده‌ بودیم کوچه تنگی بود که البته آن هم به استادیوم می‌رسید ما آنجا ایستادیم تا هم جمعیت و هم آقای احمدی‌نژاد را ببینیم و هم اینکه زودتر به استادیوم برسیم یکدفعه ماشین حامل رییس‌جمهوری وارد کوچه باریک شد جمعیت خیلی زیاد بود راننده به‌جای اینکه ترمز کند پایش را روی گاز گذاشت. با صدای زوزه موتور همه فرار کردند محافظان هم مردم را به این‌طرف و آن طرف پرت می‌کردند. وقتی مردم به‌خاطر سرعت بالای ماشین فرار کردند روی هم افتادند و من و چندنفر دیگر به خاطر ازدحام شدید داخل جوی آب افتادیم من اولین کسی بودم که داخل جوی افتادم و جمعیت روی من افتاد همین باعث شد دندان‌ها و کتفم بشکند. آسیب شدیدی دیدم.

سرعت خودرو حامل احمدی‌نژاد چقدر بود؟

برای آن خیابان خیلی زیاد بود به نظرم حداقل با 70 یا 80 کیلومتر در ساعت می‌رفت. عرض کوچه پنج‌متر هم نمی‌شد. احمدی‌نژاد با اینکه فرار مردم و آن فشار را می‌دید دست‌هایش را بالا گرفته بود و برای مردم تکان می‌داد.

چرا به آن مراسم رفتید؟ مشکلی داشتید که می‌خواستید حل شود؟

مشکل خاصی نداشتم گفتند رییس‌جمهور می‌آید من هم خواستم ببینم آقای احمدی‌نژاد از نزدیک چطوری است.

بعد از اینکه به زمین خوردید چه اتفاقی افتاد؟

ماشین حتی نایستاد ببیند برای مردمی که به‌خاطر احمدی‌نژاد آمده ‌بودند چه اتفاقی افتاده آمبولانس آمد و ما را با خودش برد چهار، پنج ‌نفری بودیم که زخمی شده‌ بودیم.

به اوضاع شما رسیدگی شد؟

من به فرمانداری شکایت کردم بقیه هم شکایت کردند چندین میلیون‌تومان هزینه کرده‌ بودم تا درمان شوم حتی مجبور شدم از بانکی خصوصی 18میلیون‌تومان وام بگیرم و خرج عمل‌های جراحی کنم اما فرمانداری فقط به من 2/5 میلیون‌تومان داد.

برای بقیه مجروحان چه اتفاقی افتاد؟

به همه آنها رسیدگی کردند. تا جایی که من خبر دارم به همه پول دادند و رضایت گرفتند فقط من رضایت ندادم.

چرا شما رضایت ندادید؟

آقای احمدی‌نژاد باید جواب دهد چرا این کار را کرد؟ کسی که نمی‌تواند امنیت مردم را تامین کند چرا سفر می‌کند؟ مردم مهم هستند یا سخنرانی او؟ اگر ما نباشیم او برای چه کسی سخنرانی می‌کند؟

گفتید هزینه‌های درمان همه را دادند به‌جز شما، چرا؟

فرمانداری کسی را برای تحقیق فرستاده‌ بود همسایه ما فکر کرده ‌بود من جایی خواستگاری رفته‌ام و برای تحقیق آمده‌اند سعی کرده ‌بود از من خیلی تعریف کند. گفته ‌بود فلانی آدم پولداری است خیلی وضع مالی‌اش خوب است خیلی آدم خوبی است فرمانداری هم فکر کرده‌ بود من روی گنج نشسته‌ام و هزینه‌های درمانم را نداد.

چرا از احمدی‌نژاد شکایت کردید در حالی‌که می‌گویید فرمانداری و استانداری شما را تشویق به حضور در مراسم استقبال کردند؟

برای اینکه آقای احمدی‌نژاد دید که ما زمین خوردیم و محل نگذاشت او باید از شهروندان کشورش مراقبت می‌کرد. ضمن اینکه من چندبار در شهر خودم شکایت کردم گفتند اینجا نمی‌شود برو مجتمع کارکنان دولت در تهران به تهران آمدم فاکتورها و مدارکم را آوردم اول که گفتند این کار را نکن بعد هم گفتند حالا برو بعدا خبرت می‌کنیم البته این را هم بگویم وقتی به فرمانداری رفتم فرماندار به من گفت باید از رییس‌جمهوری شکایت کنی به ما ربطی ندارد من هم این کار را کردم.
خبر دارید حکم پرونده صادر شده است؟

شنیدم احمدی‌نژاد تبرئه شده ‌است. این چه معنایی دارد؟ دادگاه باید حرف‌های من را می‌شنید و مدارکم را می‌دید من به رای اعتراض می‌کنم و شده به دفتر رییس قوه‌قضاییه بروم این کار را می‌کنم اما دست‌بردار نیستم. به مراسم استقبال رفتم اما به خاک سیاه نشستم. دارایی‌ام را از دست دادم چون کتف راستم آسیب‌دیده دیگر نمی‌توانم کار کنم من دندانساز هستم و از کار افتاده شده‌ام اگر برادرم نبود حالا به‌خاطر بدهی در زندان بودم.

چقدر بدهکار هستید؟

وام 18میلیون‌تومانی گرفتم چون نتوانستم پرداخت کنم دوبار به آن جریمه خورد یعنی حالا به‌جای 18میلیون‌تومان باید 40میلیون‌تومان بدهم پول ندارم پرداخت کنم نمی‌توانم قسط‌ها را بدهم بانک برای خانه‌ام اجراییه گذاشته می‌خواهند خانه‌ام را بفروشند. بیچاره شده‌ام. قرار بود احمدی‌نژاد برای همه مردم خانه درست کند حالا خانه من را با این سفرش به اردبیل از دستم گرفت. با اینکه تبرئه شده اما از شکایتم صرف‌نظر نمی‌کنم و به رای اعتراض می‌کنم. او باید جواب من را بدهد.

نظرات

متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده

ثبت دیدگاه

خانه شهرستان گلستان اخبار