در حاشیه ی مناظره ی جنجالی کاندیدها در روز گذشته

حاشیه های مناظره روز گذشته 8 کاندیدای ریاست جمهوری

1403-09-07 09:09:51
0
49
* مصطفی فقیهی: شهردار تهران به خیال خود با فعال سازی «احمدی نژاد درون» خود ، پیروز شد! اما نه! گذشت آن زمانی که احمدی نژاد با منش و روش خاص خود، توانست آرای ملت را جذب کند، مردم آزمون «احمدی نژاد» را پس داده و اینک ، پس زده اند و بعید است به این زودی ها، زیر بار چنین سیاست هایی بروند.

مناظره روز گذشته در تلویزیون، دارای اتفاقات ویژه ای بود که از جهات مختلفی حائز اهمیت است.

در مناظره ی سیاسی روز گذشته، وجه ناشناخته ی شخصیتی برخی کاندیداها - مثبت و منفی - نمایان شد. درحالیکه ناظران سیاسی، به دلیل حضور 3 همپیمان از اعضای ائتلاف 2 +1 ، چهره های آرامی چون دکتر رضایی و دکتر عارف، و نامزدهای «شیرین» و «زنگ تفریحی» چون غرضی در مناظره دیروز، منتظر نشستی بی حاشیه و کم تنش بودند و تنها احتمال مباحثه ی روحانی و جلیلی (دبیران شواری عالی امنیت ملی در دوران خاتمی و احمدی نژاد) - آنهم به دلیل بحث در مورد موضوع مهم هسته ای - را جدی می دانستند ، اما اتفاق دیروز نشان داد مناظره های کاندیداها مانند «فوتبال» غیرقابل پیش بینی است و هر لحظه می تواند به نزاعی سنگین و نتیجه ای باورنکردنی، بدل شود.

جنجال اول، توسط محمدباقر قالیباف کلید خورد. وقتی که روحانی پشت تریبون قرار گرفت، 5 کاندیدای یک به یک، حملات تندی نثار روحانی کردند (که این مسئله خود موید احساس خطر رقبای وی و صعود او در نظرسنجی هاست -  اما قالیباف، آغاز کننده این حمله ی ناگهانی بود. او در اظهارات تند و آتشین خود، که به «بگم بگم» های مشهور بی شباهت نبود، به جلسه ای «سری» و «امنیتی» در سال 82 با روحانی اشاره کرد و با تقطیع سخنان روحانی و بدون اشاره به قبل و بعد صحبت های خود و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، درصدد برآمد تا ضمن متهم کردن روحانی به «ضدیت با آزادی» خود را حامی «دانشجویان» و «جوانان» معرفی کند.

او گفت: «در سال 82 که فرمانده نیروی انتظامی بودم و شما دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم، در سالگرد حمله به کوی دانشگاه، هر سال برنامه میگرفتند یک جلسه من گفتم اجازه بدهید دفتر تحکیم وحدت مراسم را بگیرد. شما اشاره به این میکردید که بابا دنبال دردسر هستی ول کن چه مجوزی. این اصرار من بود که اجازه بدهیم دانشجو حرفش را بدهد»

قالیباف البته حق داشت. او به دلیل هجمه ی سنگین رسانه ها در مورد «سخنان وی در مورد وقایع کوی دانشگاه و انتشار فایل صوتی همین اظهارات» - که بسیار تکاندهنده است - قصد داشت بار سنگین این اظهارات و حملات ناشی از آن را به دوش کاندیدایی بیاندازد که از قضا، رقیب جدی او محسوب می شود. بنابراین سعی کرد «پوست موز» طراحی شده توسط مشاورانش را برای «زمین زدن» روحانی امتحان کند! اما او سراسیمگی به خرج داد و توجه نکرد که حریفش «روحانی» است . مردی باتجربه، با سابقه ی سنگین سیاسی - مدیریتی و مسلط بر گفتار و کلام.

روحانی چنین به قالیباف پاسخ داد که «از آقای قالیباف خیلی تعجب میکنم. درست است باید رقابت کنیم ولی نه اینجوری. آقای قالیباف دلم نمیخواست بگم. آنجا بحث این بود شما میگفتید دانشجویان بیایند ما برنامه گازانبری داریم. ما میگفتیم راه این است که مجوز بدهیم و دستگیر کنیم...من  حقوق  خواندم، من سرهنگ نیستم. حقوقدان هستم. حواسمان باشد چگونه  حرف میزنیم. هرچه اطلاعات لازم باشد در ذهنم دارم که بگویم .چرا اینطوری بحث میکنید؟ اگر بنا به این باشد که حرف زیاد داریم برای گفتن...آقای قالیباف برخی حرفها را زدند ولی من نمی گویم»

نگارنده از ابتدای ورود قالیباف به عرصه سیاست - سال 84 - ایشان را دارای شخصیتی متفاوت و کم نظیر در عرصه سیاسی ایران می دانست که نماد و نشانش ، آن روزها هنوز فرصت و جرات «ظهور کامل» نیافته بود . اما پس از گذشت چند صباحی از دوران ریاست جمهوری و چشیدن طعن شیرین قدرت، خصائص و خصائلی از رییس جمهور آشکار شد که هر ناظری را به نزدیکی شخصیت اخلاقی - سیاسی شهردار فعلی تهران با سلف خود آگاه می ساخت - گوآنکه چنین تحلیلی طی یکی دو سال اخیر، از زبان بسیاری شنیده شده است.

قالیباف - که البته زحماتش چه در جنگ، چه در دوران مدیریتی نسبتاً مناسبش در ناجا و شهرداری را نمی توان نادیده گرفت - طی سال های اخیر با دوری از مباحث سیاسی، همواره درصدد پنهای سازی این وجه شخصیتی خود بوده اما او طی یکی دو ماه اخیر و با گرم تر شدن رقابت های انتخاباتی، عامدانه و با انگیزه ی جذب آرای خاموش، «احمدی نژاد درون» خود را فعال کرد. یکبار پس از احساس خطر از ثبت نام آیت الله هاشمی، سخنان تندی علیه او ایراد کرد و پس از آن شب گذشته، با چنین روشی آغاز کننده ی نزاع لفظی مناظره ی دیروز لقب گرفت.

شهردار تهران به خیال خود با فعال سازی «احمدی نژاد درون» خود ، پیروز شد! اما نه! گذشت آن زمانی که احمدی نژاد با منش و روش خاص خود، توانست آرای ملت را جذب کند، مردم آزمون «احمدی نژاد» را پس داده و اینک ، پس زده اند و بعید است به این زودی ها، زیر بار چنین سیاست هایی بروند.

جنجال دوم

پس از سخنان قالیباف ، نوبت به جلیلی رسید. او با خلط مباحث مطرح شده توسط روحانی، سعی کرد نقض سخنان البرادعی را در کتاب خود او بیابد. او که ظاهراً برای پاسخ به این سئوال ، پیشتر فکر کرده و آماده شده بود با اشاره به کتاب البرادعی می گوید: «آقای البرادعی در کتابش میگوید: نه تنها پیشنهاد سه کشور اروپایی ناچیز بود بلکه لحن توهین آمیزی داشت و متکبرانه. این طرح تا جایی پیش رفته بود که قول میداد اروپا دانشمندان ایرانی را تحت پوشش قرار دهد. خود روحانی هم در کتابش میگوید: اگر نگوییم هیچ ایران مابه ازای اندکی دریافت کرد. بحثم این است که آنچه هست، این فرمایش خود شماست. خود دوستان میگویند از خطر نجات میدادیم در حالی که خطری نبود بلکه ایران در اقتدار بود. خطر را اقتدار ما نجات داد.»

اما روحانی بسیار کوتاه، به «فراموشی تاریخی» جناب جلیلی پاسخ داد که : «در رابطه با بحث البرادعی، اینکه گفتم ممانعت از جنگ مال سال 82 است نکته ای که شما گفتید مال سال 84 است.»

جنجال سوم

قالیباف این بار همپیمان خود در ائتلاف 2 + 1 را نشانه گرفت. او پس از حضور ولایتی در پشت تریبون، به جای حفظ تعهدش به ائتلاف - که البته مدعی هستند همچنان به پاست - اظهارات تندی را علیه ولایتی مطرح کرد، آنهم نه با ادبیات نجیب، سنجیده و دینی، بلکه با استفاده از کلماتی و واژگانی که نه منصفانه و حقیقت خواهانه بود، و نه حتی در شان او.

قالیباف خطاب به ولایتی گفت: «در دوره مدیریت جنابعالی به مدت 16 سال همیشه یکطرفه از ظرفیت رزمندگان و ایثارگری ها به نفع سیاست خارجی استفاده کردید ولی هیچوقت برعکس نشد. شما گفتید در غیرمتعهدها آن کار را کردید، این کار رزمندگان بود نه کار شما. شما گفتید با میتران قهوه میخوردیم زمانی که شما قهوه میخوردید ما داشتیم با موشک ها و بمب هایی که آنها در اختیار عراق قرار  داده بودند می جنگیدیم. نتوانستید از سیاست خارجی آنموقع درست استفاده کنید.»

شهردار تهران پس از آنکه ولایتی در کمال ادب و بدون حاشیه پردازی، سخنان قالیباف را رد کرده و گفت که «دیپلماسی ما در آن موقع تلاش می کرد زحمات جبهه ای ها را هدر ندهد»، اینگونه آخرین تکه ی خود را به حالتی تمسخر آمیز، نثار ولایتی کرد: «رزمندگان باید خیری از دیپلمات ببینند»

قالیباف در تبلیغات انتخاباتی خود و همچنین مناظره ی اخیر، بسیار تلاش کرد از حضورش در جبهه های نبرد و دفاع مقدس، بهره برداری کند. او پیشتر در فیلم تبلیغاتی خود، با به  نمایش گذاشتن تصاویر بسیار آزاردهنده یک جانباز شیمیایی دفاع مقدس، تلاش کرد از مظلومیت این جانباز بزرگوار، به نفع خویش استفاده کرده و احساسات و عواطف انسانی و ارزشی ملت را تحریک و مصادره کند.

قالیباف در مناظره دیروز ، از رزمندگان دفاع مقدس به شکلی حمایت کرد که گویی تنها جناب ایشان جبهه بوده و فقط اوست که ستایشگر همت و تلاش صادقانه ی رزمندگان و جانبازان پارتفخار کشور، در دفاع از کیان انقلاب و حماسه دفاع مقدس است.

او در این نشست، با استفاده ی ناگهانی از «تاکتیک شوکه سازی احمدی نژاد» و بهره وری از «جسارت ویژه ی احمدی نژادی»، چنان به ولایتی تاخت که باورش کمی سخت بود! قالیباف طوری صحبت کرد که گویی قهوه خوردن ولایتی با «میتران»، خیانتی نابخشودنی بوده و در نظر نگرفت که اگر او چنین نمی کرد، چه کسی قرار بود در آن روزهای سخت ، دیپلماسی را هم به جریان اندازد؟ آیا از نظر جناب قالیباف، آقای ولایتی فقط باید در جبهه و به زعم ایشان تنها "زیر موشک" صبح را شب می کرده و انقلاب و نظام در آن روزگار، نیازی به دیپلمات نداشته است؟! آیا چون جناب ایشان آن ایام را به خدمت در جبهه گذرانده، چنان ناراحت شده یا بی توجهی به حماسه سازی های «همت» ها و «باکری» ها - که البته از سخنان ولایتی چنین استنباطی نشد - باعث نگرانی های جناب ایشان شده است؟

ولایتی اما بدون حاشیه گویی و پاسخ به لحن موهن قالیباف چنین پاسخ داد که «درباره آنچه آقای قالیباف گفتند، نماینده اش آقای اسماعیلی هم در جلسه دیگری گفت معلوم شد از تاریخ اطلاعی ندارم. ملاقات من و میتران بعد از جنگ بوده و هیچوقت نگفتم با میتران قهوه نخوردم.»

سخنان رد و بدل شده میان این دو، از یک سو نشان داد ولایتی مقید به اخلاق اسلامی و انسانی است و از دیگر سو، از همپاشیدگی و شکست قطعی ائتلاف 2 + 1 را به نمایش گذاشت. نمایشی که یک سوی آن به اظهارات تند قالیباف و حداد اختصاص داشت و ان سویش، اخلاق ، صداقت و پایمردی دکتر ولایتی را عیان ساخت.


جنجال چهارمیهم در این مناظره مشاهده شد. حضور ولایتی پشت تریبون برای بیان برنامه های خود در حوزه سیاست خارجی، به جز قالیباف ، حداد و رضایی، واکنش تند سعید جیلی را هم در پی داشت. او ضمن متهم کردن ولایتی به «بی اطلاعی» ، دوران وزارت خارجه ی او را زیر سئوال برد.

ولایتی اما صادقانه عمل کرد و حقیقت را فدای مصلحت نکرد. او با رعایت آداب، از «کارشکنی های برخی دولتی ها» در راه «حل مسئله هسته ای ایران» سخن گفت و مدل دیپلماسی جلیلی را ، مستدل زیر سئوال برد و گفت: «در طول فعالیت چند ساله ی شما، یک قدم جلو نرفتید و فقط تحریم و گرانی را بر ملت تحمیل کردید...دیپلماسی که بیانیه خوانی و کلاس فلسفه نیست»

از دید نگارنده، بیان چنین اظهارات مهمی، آن هم در این شرایط ملتهب که هر سخنی، برچسبهای از پیش آماده میخورد، آسان نیست. در شرایطی که عدهای بنا بر آن نهادهاند تا بحران را هر لحظه افزایش دهند و منتقدان حقیقت جوی را از میدان خارج کنند، سخن گفتن سخت پرخطر مینماید.

جنگ لفظی روحانی، رضایی و حداد نیز از دیگر بخش های جنجالی این مناظره بود. نکته تامل برانگیز مناظره، واکنش های سراسیمه و عصبی جلیلی - که البته شخصیتاً انسانی شریف و متدینی است - و همسویی و همراستایی وی با قالیباف، بود که شگفتی ناظران سیاسی را برانگیخت.

*  مصطفی فقیهی

نظرات

متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده

ثبت دیدگاه

خانه شهرستان گلستان اخبار