بعد از کش و قوس های فراوانی و به میان آمدن گزینه های بومی که برخی از تندروهای اصلاح طلب به شمار می رفتند، سر انجام هادی حق شناس گیلانی و غیر بومی  روز گذشته رسما کلید استانداری گلستان را تحویل گرفت.

بعد از کش و قوس های فراوان و به میان آمدن گزینه های بومی که برخی از تندروهای اصلاح طلب به شمار می رفتند، سر انجام «هادی حق شناس» گزینه غیر بومی و گیلانی  عصر دیروز رسما کلید استانداری گلستان را تحویل گرفت.

از روز اعلام انتخاب استاندار گلستان در جلسه هیئت دولت  فعالان سیاسی و اجتماعی و رسانه ای استان اولویت ها و کاستی ها و محرومین های  نگارستان  ایران را در رسانه ها منتشر کردند تا استاندار جدید گلستان ضمن آشنایی با آن برای رفع و مطالبه آن همت کند .

حق شناس راه اشتباه مناف را نرود

پایگاه خبری تحلیلی گلستان ما  نیز در انجام رساالت رسانه ای و منتقدانه خود توصیه های را به استاندار گلستان کرده و از طریق این پایگاه خبری منتشر کرده است.

تحریره این پایگاه خبری در یادداشتی آورده است: جناب حق شناس سخنی تکراری است که بگوییم چهره محروم استان پشت سرسبزی اش نهفته ، همه می دانند و شما هم چون بچه شمال هستید بخوبی می دانید که گلستان اصلا وضعیت مناسبی در شاخص های اقتصادی ، اجتماعی ، ورزشی ، سیاسی ، فرهنگی و ... ندارد .

عمده تلاش هایی هم که شده نتیجه نداده و پروژه هایی داریم که اگر همراهی و همدلی همه گروهها و مشارکت مردمی استان را ضمیمه خود داشت به نتیجه می رسید اما تک روی برخی استانداران و دلخوش کردن آنها به برخی گروههای سیاسی باعث به قهقرا رفتن استان شد.

اینک شما در شرایطی سخت و دشوار «استانی و کشوری» بر کرسی استانداری گلستان تکیه زدید و اگر نتوانید حس همدلی همه گروههای سیاسی و اجتماعی و ایضا مردم را پشتوانه خود سازید ، قطعا راه بجایی نخواهید برد .

سرگذشت حسن صادقلو و مناف هاشمی استانداران قبلی باید سرلوحه حضرتعالی باشد چرا که بدون مطالعه آن دو نمی توانید مسیر را پیدا کنید ، حسن صادقلو استانداری بود که بدون مشورت همه گروهها و نهادهای نظارتی اقدامی نمی کرد و همواره توصیه های بزرگان و دستگاه های نظارتی را جدی می گرفت ، او استان را فقط در گرگان نمی دید و در توزیع انتصابات و امکانات سعی کرد تا همه استان را دخیل کند .

از این جهت مورد حمله گروههای سیاسی همسو با خود در گرگان قرار گرفت و علیرغم فشارهای رسانه های و تخریب های مجازی به این گروهها باج نداد اما مناف هاشمی با توجه به اینکه پایگاه سیاسی قوی در کشور نداشت و منتسب به قالیباف شده بود از همان بدو ورود علیرغم اینکه برنامه قوی داشت و مرد آمار و بودجه و ارائه گزارش بود اما اختیار انتصابات را به یک گروه مشاوره داد که تندترین انتصابات عمر استان را انجام دادند به طوریکه برخی از این انتصابات با مخالفت جدی نهادهای نظارتی همچون سازمان اطلاعات سپاه روبرو شد اما مناف هاشمی بی توجه به این نصایح کار خودش را کرد و البته نتیجه این اعتماد بی حد و حصر خودش به تندرو ها را گرفت.

او در جریان سیل گلستان در اثر یک اشتباه محاسباتی و تصمیم غلط در حین بحران عزل شد و همانهایی که بیشترین بهره سیاسی را در زمان حضور او برده بودند تندترین حملات را علیه او راه انداختند لذا توصیه اکید داریم به جنابعالی که فریب بیانیه ها و پیام های تبریک این روزهای برخی اصلاح طلبان را نخورید ، اینها همان کسانی بودند که برای مناف هاشمی هم فرش قرمز پهن کرده و برای انتصاب اطرافیانشان قربون صدقه او می رفتند .

توصیه جدی ما به شما اینست که بخاطر مردم و توسعه استان از سیاسیون فاصله بگیرید چون آنها همیشه دنبال صندلی و پست بوده و اندک تلاشی برای دغدغه های مردم ندارند ، با شجاعت تمام از راست و چپ عبور کنید ،  استان گلستان آنقدر نیروی انسانی خوب و جوان توانمند دارد که شما وابسته به یک گروهی خاص نشوید اما متاسفانه برخی سیاسیون جوری استان را احاطه کرده اند که انگار بجز این سی تا جوان !!! دیگر کسی در استان نیست .

نکته دیگر اینکه مردم استان به تبعیض و بخشی نگری بسیار حساس هستند ، بچه های گنبد و شرق گلستان با وسواس زیادی انتصابات و توزیع امکانات را دنبال می کنند و این می طلبد که شما هم با همین وسواس مسائل را دنبال کنید .

جناب آقای حق شناس ! از سال ۹۲ متاسفانه بسیاری از مدیران خوب و شایسته استان را به جرم اینکه در دولت قبلی سمتی داشتند با چماق احمدی نژادی بودن از صحنه بیرون راندند و نتیجه استانی فقیر به لحاظ نیروی انسانی شد ، ممکن است در ادامه حضور شما باز هم چنین جریانی راه بیفتد و بخواهد مدیران خوب ما را با این حربه از میدان بدر کنند لذا خواهش ما اینست که از این حیله های شیطانی مراقبت کنید .

با توجه به اینکه جنابعالی در زمینه دریایی پتانسیل فکری خوبی دارید ، یکی از غفلت هایی که در گلستان صورت گرفته بحث اقتصاد دریایی و استفاده از ظرفیت حمل و نقل دریایی و توسعه بنادر گز ، ترکمن و خواجه نفس و گردشگری این نقاط است که مطالبه جدی این رسانه طی این سالها بوده است .

گلستان؛ استانی کشاورزی است و ۷۲ نوع گیاه محصول کشاورزی در آن کشت و برداشت می شود ، استان ما قطب تولید گندم در کشور است و تراکنش مالی در زمینه غله فوق العاده بالاست ، این حجم از گردش مالی باعث فسادهایی شده و یکی از جاهایی که ذره بین شما خیلی خوب باید کار کند بحث فسادهای حوزه غله است ، ضمن اینکه مظلومیت استان در این حوزه مشهود است ؛ گلستان سالانه با تولید یک میلیون و پانصد هزار تن گندم هنوز اداره کل مستقل غله ندارد و زیر نظر مازندرانی است که فقط سالانه ۱۰۰ هزار تن تولید دارد و این یک تبعیض است.

هفت خان پیش روی استاندار جدید گلستان/پای خیلی‌ها در کفش استاندار است

همچنین داوود خاندوزی فعال رسانه استان نیز در گزارشی آورده است: «هادی حق شناس» باید بداند که دریای پرتلاطم استان گلستان در چه شرایطی جوی قرار دارد.

در گزارش این فعال رسانه ای  اولویت های استان گلستان در هفت خان بیان  شده است.

خان اول؛ استاندار گلستان را شاید موضوع رسیدگی بر سیل‌زدگان که مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز قرارگرفته و تکلیف را برای هر سرباز انقلابی که بنا باشد بر استان گلستان حاکمیت کند مشخص کرده باید دانست و حق‌شناس باید حق مردم درد دیده ترکمن را در نخستین گام ادا کند.

قطعاً عملکرد استاندار جدید گلستان بر رسیدگی به موضوع سیل‌زدگان نخستین خانی است که مردم می‌توانند استاندار جدید را بهتر بشناسند.

خان دوم؛ استاندار گلستان ایجاد نظم درمجموع آشفته استانداری و دستگاه‌های اجرایی است که به نظر می‌رسد این بی‌نظمی به دلیل اعمال‌نفوذ نمایندگان مجلس تا وابستگان به قدرت پایتخت‌نشینان است.

کمتر تغییری است که در استان بر اساس پیگیری یکی از نمایندگان و یا سیاسیون احزاب در استان نباشد و این مهم نشان می‌دهد پای خیلی‌ها در کفش استاندار گلستان است و قطعاً این‌گونه امتیازها خارج از حوزه خدمت صادقانه و مردمی قرار دارد و شاید این گام بزرگ‌ترین و اساسی‌ترین اقدام باشد که استاندار گلستان باید حتی با پرداخت هزینه آن را بردارد و آن را به یک رفتار تبدیل کند.

خان سوم؛ استاندار جدید گلستان را احیای آبروی ازدست‌رفته باید دانست که برخی سیاسیون اقتصادی استان این هزینه را به وجود آوردند.

موضوعاتی مثل منطقه آزاد اینچه‌برون، بندر خشک، کریدور آسیای میانه، کارخانه فولاد، مرکز بزرگ تجاری شمال کشور، بندر خواجه نفس، پروژه گردشگری آشوراده که از ابتدای دولت بارها و بارها به‌عنوان وعده تیتر رسانه‌های استان شده ولی مثل طبل توخالی تنها مردم صدایش را شنیدند و در عمل مسئولان نتوانستند به وعده‌های خود جامه عمل بپوشانند.

خان چهارم؛ استاندار جدید گلستان را باید افزایش مشارکت‌های مردمی و بخش‌های مدنی جامعه جوانان و ورزشکاران دانست، موضوعی که به دلایل زیادی مثل ضعف مدیریتی، اقدامات نمایشی و حتی رسانه‌ای، بها ندادن به جوانان و بانوان و... به وجود آمده و باعث شده که بخش زیادی از ظرفیت‌های مدنی جامعه خانه‌نشین شود.

از سویی استاندار گلستان باید در صدد استفاده از ظرفیت اقوام زیرک و توانمند باشد چراکه با توجه به شرایط موجود در حوزه اشتغال و اقتصاد آن چیزی که می‌تواند تمامی اقدامات مسئولان را به چالش بکشد ناامیدی و ناامنی در جامعه است.

خان پنجم؛ استاندار جدید مبارزه با غول هفت‌سر فساد، رانت و ویژه بینی‌ و بریدن دست سودجویان از برخی پروژه‌ها و طرح‌ها است، استاندار گلستان باید بداند که مردم سخت‌ترین شرایط اقتصادی را تحمل می‌کنند ولی تحمل نابرابری‌ها را ندارند.

اگر تسهیلاتی وجود دارد باید مسئولان در آخر صف عرضه و مردم به‌ویژه مردم آسیب‌پذیر در اولویت این تسهیلات قرار گیرند.

بنابراین انتظار زیادی نیست که موضوعاتی مثل واگذاری مجتمع پرورش میگوی گمیشان به بخش مردمی، فرار سرمایه‌گذاران، موضوع پتروشیمی و... در دستور کار استاندار جدید باشد.

خان ششم؛ استاندار گلستان ایجاد عدالت اجتماعی و تحقق موضوعی مثل حقوق شهروندی است، چطور می‌شود بخشی از مردم گلستان حتی در ۷ کیلومتری گرگان مثل روستاهای پایین‌دست هاشم‌آباد از سرویس بهداشتی آب بخورند درحالی‌که ساختمان استانداری از بلندی‌های این روستاها به‌خوبی دیده می‌شود.

چطور می‌شود مردمانی مثل مناطق مراوه‌تپه که بزرگ‌ترین شهرستان استان را در اختیاردارند کم برخوردارترین مردم استان باشند و یا گمیشانی که تنها زیبایی سرمایه‌گذاری‌ها را می‌بینند ولی جزو محروم‌ترین شهرهای کشور لقب می‌گیرد.

پشت چنین موضوعاتی است که آسیب‌های اجتماعی طلاق، بزهکاری، اعتیاد و حاشیه‌نشینی و... قرار می‌گیرد.

خان هفتم؛ استاندار جدید را مدیریت استان برای برگزاری انتخابات باید برشمرد، در سال‌هایی پایان کار دولت تدبیر و امید و در شرایط حساس رفتار مسئولان برگزاری انتخابات می‌تواند منجر به افزایش مشارکت‌های اجتماعی ختم شود و این گام نشان می‌دهد که در این مدت استاندار نمره قبولی از مردم گرفته است یا خیر.

مردم استان گلستان پیش‌از این مشارکتی ۷۸.۷ درصدی را به ثبت رساندند و این مهم نشان داد که نگارستان ایران و استان اقوام پویا و زنده است و سرنوشت کشور برای مردم این استان بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

البته پاسخگویی به مردم، حل مشکلات بخش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، تحقق وعده‌های رئیس‌جمهور و ایجاد هماهنگی‌ها و پیگیری‌های لازم برای جبران گپ تاریخی عقب‌ماندگی‌ها مردم استان جزو وظایف استاندار می‌دانند.

تعیین حق شناس، پیروزی هوشمندانه وزیر کشور/ سیبیل کلفت های فضای مجازی استان و تغییر محاسبات استاندار جدید گلستان

اما تحلیل گران سیاسی استان گلستان نیز انتخاب «هادی حق شناس»  استاندار گیلانی و غیر بومی استان گلستان را پیروزی هوشمندانه وزیر کشور تعبیر می کنند و می گویند سیبیل کلفت های فضای مجازی استان  برای تغییر محاسبات استاندار جدید گلستان  فعال هستند.

براساس یک تحلیل پویا ،سید مناف هاشمی استاندار سابق گلستان  قربانی اعتماد به اصلاح طلبان تندرو ،طمع ورزی های زودهنگام به مناصب بالاتر در تهران، مشاوره های غلط دوستان بهشهری خود ،اعتماد به گزارش خوشبینانه بعض دستگاه های ذیربط در سیل اخیر و سفر به آلمان و النهایه هزینه سفر نوروزی دکتر روحانی و هجمه سنگین به دلیل عدم حضور وی در مناطق سیل زده شد.

اما یک سطحی نگری مفرط در فضای تلگرام منتهی به این شد که عده ای باور کنند که سید مناف براساس فشار رسانه ای یک یا چند کانال فیک نیوز برکنار شد و همین تحلیل ایستا منجر به اشتباه در محاسبات بعدی آنان شد.

در حالی که پیشینه تعیین 3استاندار و سرپرست استانداری گلستان یعنی صادقلو،هاشمی،غراوی و اکنون حق شناس بخوبی نشان می دهد که این کانال های فیک نیوز هیچ نقش تعیین کننده نداشته اند و در تمام موارد شکست خورده اند.

اما بعد از تعیین حق شناس با توئیت ها و انتشار پست های متعارض و متناقض  و حتی با پای کار آوردن دوستان تهرانی خود علاوه بر به تصویر کشیدن گیجی و منگی خود ،بعد از زمین خوردن چهارم برای ضایع نشدن در برابر مخاطبین خود تا سایت اداری دارن به حالت سینه خیز می روند !

تعیین حق شناس علاوه بر دلایل بر شمرده شده در بالا به دلایل ذیل شکست جریان رسانه ای سهم خواه متوهم یاد شده را بدنبال داشت.

جریان رسانه ای یاد شده برخلاف ادعای خود بدنبال گزینه حزبی خود تحت پوشش گزینه بومی بود و در واقع آنچه اصالت داشت همان گزینه حزبی و گروهکی بود نه بومی.

جریان رسانه ای یاد شده برای رسیدن به خواست نامشروع خود به هر وسیله ای برای تخریب وزیر کشور و حتی تهدید به سوال و استیضاح او متوسل شده بود و در نزد مخاطب خود چنان انگاره سازی متوهمانه ای کرده بود که گویی با نقض این خط قرمز موهوم ،وزیر کشور با چالش مواجه خواهد شد.

وزیر کشور در این فضای پرپاگاندای تلگرامی با سعه صدر خود و اتخاذ چند حرکت شطرنجی این آماتورهای عرصه سیاسی را آچمز کرد.

با مطرح کردن غروای سرپرست استانداری بعنوان گزینه استانداری هم به نامه مجمع نمایندگان و هم به نامه آیت الله نورمفیدی عمل کرد ؛اما این جریان رسانه ای یاد شده بود که با هجمه رسانه ای خود علیه غراوی ،عدم صدق خود در دفاع از گزینه بومی اجماعی را اثبات و با اصرار به گزینه های حزبی و گروهکی وابسته به یک فرد خاص در تهران خارج از سلسله مراتب وزارت کشور ،نیت و هدف اصلی خود را افشا کرد.

با طرح موازی گزینه های غیربومی خواست اصلی بعض نهادهای قدرت در استان گلستان وابسته به دولت را تامین و بعنوان یک خط و جریان غالب حفظ و تقویت کرد.

برای اثبات ماهیت این جریان که بصورت تاکتیکی رسانه ای افکار عمومی را برای تعیین یک گزینه بومی تحت فشار روانی قرار داده بودند در نزد مسئولین دولت و مردم استان گلستان ،گزینه ای چون سید نجیب حسینی را مطرح کردند اما مجددا همان خط رسانه ای علیه غراوی تکرار شد !

کمتر از دو ماه طول کشید که دولت و هیات دولت به جمع بندی وزیر کشور برای تعیین یک استاندار غیر بومی و همراه با وزیر کشور برسد بالاخص که گزارش های دستگاه های ذیربط نیز همین جمع بندی وزیر کشور را تایید می کرد.

بنابراین این جریان با تمام فشارها و تهییج افکار عمومی و نیز تمام رایزنی ها با تهران در برابر وزیر کشور شکست سنگینی خورد و از توهم ترکیبی زده خود خارج شد.

خوب است بدانید که بخشی از گرد و خاک رسانه ای کنونی آنان علیه مخاطبین خود و بخشی علیه استاندار جدید است.

گرد و خاک برای انحراف افکار مخاطبین خود از چهارمین شکست خود و ورود به شش سال ناکامی در تعیین استاندار مد نظر خود، نشان دادن سیبیل کلفت نداشته خود در فضای مجازی استان به استاندار و وزن فیک و بادکنکی خود و در نتیجه تغییر محاسبات استاندار جدید.

در صورتی که حق شناس اگر به وقایع قریب سه ماه گذشته کم ترین اشراف خبری داشته باشد و از تجربه تلخ سید مناف هاشمی کوچکترین عبرت را بگیرد ،یک لاخ سیبیل ادعایی اینها را در محاسبات مدیریتی خود در دو سال آینده لحاظ نخواهد کرد.