طی دو سه روز گذشته برخی رسانه های از دیدار سه چهره اصلاح طلب با رهبر معظم انقلاب خبر داده و تحلیل کرده اند که این دیدار نشانه ای از عزم آنها برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور است.

کلاله خبر،موسوی لاری، مجید انصاری و اسحاق جهانگیری دراین دیدار شرکت داشته و البته تاکید کرده اند که دیدار به هیچ وجه انتخاباتی نبوده است. درباره اهمیت این اامر و امکان بازگشت اصلاح طلبان به عرصه سیاست گفتگویی انجام داده ایم با داریوش قنبری نماینده اصلاح طلب مجلس هفتم و هشتم. قنبری دراین گفتگو این دیدار را نقطه عطفی برای اصلاح طلبان می داند.

آقای قنبری اخیرا سه چهره اصلاح طلب با رهبر معظم انقلاب دیدار کرده اند و برخی از تحلیل گران این دیدار را در راستای عزم اصلاح طلبان برای بازگشت به عرصه سیاست ارزیابی کرده اند. ارزیابی شما از این دیدار و موضوع بازگشت اصلاح طلبان چیست؟

هر جریان سیاسی بقایش دراین است که در فرایندهای سیاسی مشارکت داشته باشد.اصلاح طلبان هم خواهان مشارکت درجریان های سیاسی درون نظام به عنوان یک جریان درون نظام هستند. با توجه به احساس مسئولیتی که درقبال کشور دارند خواهان نقش آفرینی دراداره کشور هستند. در این هیچ تردیدی نمی توان داشت که اصلاح طلبان دنبال بازگشت به فضای سیاسی هستند. آنها اهل انزوا نیستند. قطعا خواهان این هستند که در انتخابات پیش رو شرکت داشته باشند. این دیدار البته بحثی درباره جزئیاتش مطرح نشده ومشخص نیست که موضوع انتخابات هم در آن اشاره شده یا نه، اما اینکه در آستانه انتخابات برگزار شده، قطعا بدور از فعالیت های انتخاباتی نیست هر چند که بحثی هم درباره انتخابات در آن صورت نگرفته باشد. این یک پیام انتخاباتی می تواند داشته باشد. از طرف دیگر رهبری عالی ترین رکن تصمیم گیری در نظام سیاسی ما هستند و اصلاح طلبان هم دغدغه هایی درباره مسایل کشور دارند که بیان این دغدغه ها و مسایل کشور و ارائه آنها به رهبری در مجموع می تواند در راستای حل مشکلات مفید باشد. از هر لحاظ این دیدار واجد اهمیت بالایی است. من البته نمی توانم درباره جزئیات آن ارزیابی کنم منتها نفس دیدار اقدام بسیار خوب و مناسبی است که می تواند مفید باشد. بخصوص با توجه به سم پاشی هایی که علیه اصلاح طلبان شده است.

این دیدار در سطح لایه های میانی اصلاح طلبان بوده است و در سطح لیدرها ورهبران اصلاحات نبوده است. شما خودتان انجام دیدارهایی در سطح رهبران اصلاح طلب را به آنها توصیه می کنید؟

قطعا این قبیل دیدارها در سطح بالاتر مفید تر است. البته کسانی هم که دیدار داشتند جزو افراد سرشناس و شناخته شده اصلاح طلب هستند. به نظر من هماهنگی هایی هم با سایر چهره های برجسته و درجه یک اصلاح طلب داشته اند. البته این تحلیل من است و نه خبر. فکر می کنم مشورت های قبلی واینکه چه مسایلی خدمت رهبری ارائه شود وجود داشته است. ارزیابی من این است که هماهنگی های لازم دراین باره صورت گرفته است. به هر حال این اقدام بسیار مفیدی است هم برای کشور و هم برای جریان اصلاح طلب. اصلاح طلبان اگر می خواهند موفق شوند و اصلاحات بنیادی را پیش ببرند باید بدانند که اصلاحات بدون هماهنگی با ارکان نظام امکان پذیر نیست. در مجموع اصلاح طلبان برای پیشبرد اهداف اصلاحات وبرای پیشبرد اهداف نظام –اهداف اصلاح طلبان هم جدا از اهداف نظام و منافع ملی نیست- نیازمند ارتباط با رهبری هستند. ارتباط با رهبری هم برای اصلاحات مفید است وهم برای آینده کشور.

اتفاقا یکی از انتقاداتی که بر اصلاح طلبان وارد است اینکه آنها در دوره حضورشان در عرصه سیاست ارتباط خوب وتعاملی با ارکان ونهادهای انقلابی برقرار نکردند و به جای آن روابط توام با تنش و بی اعتنایی را در پیش گرفتند و همین رویه مضر به حال خودشان شد.

یک طیفی درون اصلاحات بودند که آن موقع تندروی داشتند و بحث عبور از خاتمی را مطرح کردند. به نظر من این طیف تندرو به اصلاحات ضربه زدند و بدبینی هایی را نسبت به اصلاحات ایجاد کردند. اگر این تندروی ها نبود اصلاحات با ملایمت – که جزو ذات آن است- پیش می رفت و مشکلات پیش نمی آمد. به هر حال بعضی ها تندرویهایی داشتند و مواضعی را مطرح کردند که به اهداف اصلاحات ضربه زد. من هم این را می پذیرم که اصلاح طلبان باید ارتباط بهتری با نهادها وارکان نظام می داشتند.

ارزیابی شما از تحرکات فعلی اصلاح طلبان معطوف به انتخابات چیست؟ آیا شما انسجام واستراتژی خاصی را مشاهده می کنید؟

حقیقت این است که انسجام تشکیلاتی اصلاح طلبان با مشکلاتی مواجه شده است. اما در سطوح شخصیت های درجه یک اصلاح طلبان انسجام خوب وقابل توجهی وجود دارد که باعث شده اصلاح طلبی پایگاه اجتماعی خود را حفظ کند. بخصوص که کارنامه اصلاح طلبان دراداره کشور را مرور کنیم بجز برخی بحثهایی که بوجود آمد در حوزه اقتصادی خوب پیش رفت و کشور در وضعیت خوبی قرار گرفت. واقعیت این است که کشورنیاز به اصلاحات دارد و اصلاح طلبان هم نیروهای دلسوز نظام هستند. دیدار اصلاح طلبان با رهبری از این لحاظ هم مهم است که نیروهای دلسوز نسبت به آینده کشور احساس تکلیف می کنند و ارتباطشان با رهبری نوید بخش آینده خوبی برای اصلاحات است.

الان شاهد اسم های مختلفی همچون کواکبیان، عارف، جهانگیری، روحانی، نجفی و حتی هاشمی در رسانه ها هستیم به عنوان گزینه های احتمالی. به نظر شما این اسم ها نماینده طیف های مختلف اصلاح طلبان هستند یا وضعیت در آینده فرق می کند و آرایش جدیدی را شاهد خواهیم بود؟

به خاطر اینکه انسجام تشکیلاتی خوبی وجود ندارد، شخصیت هایی به صورت فردی تصمیم گرفته اند که ورود کنند به انتخابات. اما این اشخاص تا زمانی که از طرف شخصیت های برجسته و درجه یک اصلاح طلبان مورد تایید قرار نگیرند، کاندیدای واقعی اصلاح طلبان نیستند. اصلاح طلبان تشکیلاتی دارند ولو اینکه با مشکلاتی مواجه شده است، شخصیت های بانفوذی دارند که نقش تشکیلات را می توانند بازی کنند و تا زمانی که آنها درباره کاندیداها اظهار نظر نکنند، کسی به عنوان کاندیدای واقعی اصلاحات فعلا معرفی نخواهد شد. تصمیم آقای خاتمی مهم وسرنوشت ساز است چه خودشان ورود کنند چه اینکه از شخص دیگری حمایت کنند. فعلا حضور این اسامی که نام بردید در حد اعلام آمادگی است که در مجموع تا اینجای کار مفید است اما در کل بایستی همه کاندیداها به تصمیمات خاص تشکیلاتی وفادار باشند و نهایتا نظر بزرگان جریان اصلاحات را بپذیرند.

جریان اصلاحات در انتخابات با هاشمی هماهنگ خواهند بود؟

آقای هاشمی از چهره های کلیدی جریان اصلاحات است. شاید خود ایشان خیلی تمایلی نداشته باشند که جناحی معرفی شوند ولی عموما او را به عنوان یک فرد موثر در اصلاحات می شناسند. ورود ایشان به عرصه انتخابات در شریط فعلی می تواند سرنوشت ساز باشد. البته شخصیت های دیگر تاثیر گذار اصلاحات باید به حمایت از گزینه نهایی برخیزند حالا آقای هاشمی باشد یا هر فرد دیگری. من فکر می کنم بین شخصیت های درجه یک اصلاحات یکی نامزد خواهد شد.

شما احتمال کاندیداتوری هاشمی را بیشتر می دانید؟

من فکر نمی کنم که آقای هاشمی و خاتمی به رقابت با یکدیگر بپردازند. قطعا یکی ازاین دو کاندیدا خواهد شد. اصلاح طلبان با هماهنگی ورود می کنند و یک کاندیدا بیشتر نخواهند داشت.

این به معنی این است که از میان آقایان خاتمی و هاشمی یکی حتما کاندیدا می شود؟

من الان نمیدانم که تصمیم شخصی این آقایون چیست ولی اصلاح طلبان و بخصوص بدنه جریان اصلاحات منتظر تصمیم افرادی مثل خاتمی، هاشمی و سید حسن خمینی هستند. زمینه پذیرش اینها در بدنه اصلاحات بیشتر است. بدنه اصلاح طلب این خواسته را دارند که یکی از این سه چهره کاندیدا شود و مورد حمایت دیگر چهره ها قرار گیرد. این انتظاری است که فعلا وجوددارد باید منتظر بمانیم وببینیم که پاسخ آنها چه خواهد بود.

اگر این سه نفر کاندیدا نشوند فکر می کیند طرفداران آقای هاشمی و اصلاح طلبان بر روی گزینه واحد اجماع می کنند؟

اگر این سه نفر نامزد نشوند، حتما نیاز هست که به سمت اجماع روی فردی بروند که در بین مردم مقبولیت داشته باشد. جز این راه دیگری نیست. باید بر سر یک کاندیدا اجماع کرد. نباید اشتباه سال 1384 را تکرار کرد وشاهد چند گزینه اصلاح طلب باشیم. افرادی که به گزینه واحد اعتقاد ندارند و تصمیمی بر خلاف تصمیم بزرگان اصلاحات می گیرند، خود به خود از سوی مردم پس زده می شوند و مورد اقبال قرار نمی گیرند. اما این انتظار از سه نفر یاد شده هست که در وهله اول یکی شان نامزد شود و در صورتی که تمایل نداشته باشند انتظار این است که از فردی حمایت شود که بیشترین مقبولیت را برای رای آوردن در بین مردم داشته باشند. اصلاح طلبان حتما باید با هدف برد وارد انتخابات شوند. نباید روی شخصیت های درجه چندم حساب باز کنند.

این اسامی که نام بردیم به نظر شما گزینه درجه یک و رای آوری هستند که روی آنها اجماع حاصل شود؟

اگر هاشمی، خاتمی و سید حسن کاندیدا نشوند، در میان افرادی که نام بردید نجفی، عارف، روحانی، جهانگیری و کواکبیان، کسانی وجود دارند که مقبولیت قابل توجهی در بین مردم دارند اما به شرطی این مقبولیت موثر و تبدیل به مقبولیت رای آور می شود که نامزد نهایی، مورد حمایت شخصیت های اصلی اصلاحات قرار بگیرد و بقیه هم برای پیروزی او تلاش کنند./آخرین به نقل از فردا