قطعا حضور چند باره و پیاپی چهره هایی امثال مصطفی تاجزاده به استان گلستان بعد از فتنه 88 و آزادی از زندان در سالهای 95 و 96 و 97 ، پیام ها و پیامدهای زیادی با خود به همراه دارد که بطور قطع باید منتظر وقوع غائله های جدیدی در استان و کشور بود که انتشار آن نامه مشکوک ، تحرکات خاص برای تصاحب 2 معاونت استانداری گلستان ، تست شبکه اجتماعی رسانه ای و ... از نتایج اولیه این سفر است .
به گزارش کلاله خبر به نقل از گلستان ما، دکتر حسن بیارجمندی فارغ التحصیل دانشگاه وزارت خارجه روسیه و تحلیلگر انقلاب های رنگی و کارشناس حوزه کودتا و براندازی در قسمت سوم این یادداشت به بررسی محتوای سند پاریس – که کالج دارتموث و اندیشکده ویلسون بر راهبرد کلی این سند صحه گذاشته اند - و تطبیق آن با اقدامات و برنامه های جریان اصلاح طلب افراطی و تندرو متمایل به فتنه پرداخته است.
کودتای رنگی در ايران ، واجد اولويت ترين برنامه براندازان
یادآور می شود که این سند توسط وی در سال ۱۳۹۱ افشا شده است و بعد از گذشت حدود ۷ سال از انتشار آن ، می توان عمق نفوذ سیاسی را لمس نمود !
« شوراي دموکراسي » آمريکا (Democracy Council) در همکاري تنگاتنگ با انديشکده های واشنگتن و امريکن اينترپرايز – که از مجرايي پوششي، رهبري معنوي عناصر مخالف و تمامي سازمانهاي جامعه مدني سراسر غرب آسیا و تشويق به رشد عملگرايي جامعه مدني و اصلاحات از طريق ايجاد اپوزيسيون هاي نوين را بر عهده دارد - کودتای رنگی ناموفق سال ۱۳۸۸در ايران را جزو واجد اولويت ترين برنامه هاي کاري خود قرار داد .
برآیند همکاری های یاد شده گذشته از مشکلات زير ساختي - که پروژه "شبکه ارتباطي تاش" (TCN) براي رفع آن پيشنهاد مي گردد - عدم يکپارچگي داخلي و خارجي عناصر اپوزيسيون از مهمترين دلايل ناکامي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران معرفي مي گردد؛ از اين رو « شبکهسازي سياسي واحد » از نيروهاي اپوزيسيون داخلي و خارجي در ايران تحت مدیریت چمدان[آپ] اينترنتي تعيين مي گردد.
انتخابات بدون نظارت استصوابی ؛ غایت استراتژي براندازان
از مجموع تمامي تحليل هاي موجود « براندازي حکومت اسلامي » بعنوان هدف اصلی و « ائتلاف فراگير داخلي و خارجي براي ايجاد يک آلترناتيو سکولار تحت پوشش اتحاد براي دموکراسي در ايران » بعنوان هدف پوشش – که در واقع تامين کننده راهبرد اصلي شوراي دموکراسي و تسهيل کننده هدف اصلي است - می باشد .
و نيز «انتخابات آزاد» ( انتخابات بدون نظارت استصوابی ) بعنوان مؤثرترين و هوشمند ترين استراتژي جهاني با توجه به مولفه هايي چون فراگيري و موسع بودن براي تفسير و شمول پذيري بالا، قابليت تجميع نيروهاي اپوزيسيون داخلي و خارجي با بار مثبت ( بار منفي ناشي از شعارهاي سال 88 را نداشته و تداعي کننده آن شعارها نباشد و...) حتي جذب بخشي از بدنه حاکميت، قدرت ساختار شکني بالا،گنجاندن در تعهدات طبيعي دولت ها جهت طبيعي جلوه دادن مطالبات کاذب اپوزيسيون و نيز تسهيل در جلب حمايت هاي بين المللي و اعمال فشار هاي داخلي و خارجي، کاستن از امکان تدافع حاکميت بجهت حقانيت آن و... تعيين مي گردد.
حسن شريعتمداري از عناصر ضد انقلاب بعدها در کنفرانس پراگ طرح شعار انتخاب آزاد را يک استراتژي جهاني (غرب) براي مقابله با نظام جمهوری اسلامی خوانده و به صراحت مي گويد: « انتخابات آزاد به عنوان استراتژي ، يکي از استراتژيهاي جهاني براي گذار به دموکراسي است »
بطور کلي در راستاي اجراي پروژه مذکور بطور خاص « شوراي جعلي هماهنگي راه سبز اميد » و « جبهه منحله مشارکت » - که البته بخش خارجي جبهه مشارکت نقش عمده اي را ايفا مي کند- در دو سطح خارجي و داخلي از اواخر سال ۱۳۸۹فعاليتهاي رسمي خود را آغاز مي کنند.
* الف : سطح خارجي پروژه " ایران چنج "
در کنفرانس هاي استکهلم ، بروکسل ، پراگ ؛ شکل دادن به « اتحاد براي دموکراسي در ايران » در دستور کار قرار مي گيرد و جهت زمينه سازي و تبيين استراتژي پروژه ، همايش هايي از جمله همايشي به منظور بررسي برگزاري « انتخابات آزاد ! » در ايران در دانشگاه فلسفه هامبورگ در تاريخ 17/6/2011 که نتايج عملي اين همايش ، اعلام موجوديت ارگان مديريت هوشمند استراتژي «انتخابات آزاد» يعني کنگره دموکراسي خواهان سبز ايران در تاريخ 6 آپريل 2011 در مجلس ملي فرانسه دانست.
از نکات بسيار جالب که در واقع تعيين کننده ابعاد مختلف و مشي عملي اين جريان در راستاي تاکتيک مذکور مي باشد ؛ عبارت است از تصريح به فاکتورهاي مذکور در منشور سياسي خود مي باشد : « هدف اصلي و محوري ما براي گذار به سکولار دموکراسي در ايران ، از طريق برگزاري انتخابات آزاد براي آحاد ملت ايران بر اساس ماده 21 بيانيه ي جهاني حقوق بشر و اعلاميه 154 نشست شوراي بين المجالس ، مصوب 26 مارس 1994، تحت نظارت نهادهاي جهاني بي طرف مانند سازمان ملل متحد و... بر همين اساس ، اعضاي اين مجموعه تکثرگرا با هم انديشي و اتحاد فعاليت خود را آغاز نموده اند. »
بکارگيري آزمایشی ظرفيت شبکه هاي اجتماعي در ايجاد تحرک جامعه مدني !
همچنين کارگروه رسانه و ارتباطات آنان نيز، در راستاي مرتفع نمودن مشکلات زير ساختي پروژه بطور خاص تحت پوشش موسسه اي مجازي به نام « شهروند یار »- که مديريت آن در فرانسه مي باشد - از ابتداي سال 2012 يعني حدودا هفته اول بهمن ماه سال ۱۳۹۰ فاز مقدماتي فعاليت هاي خود را جهت بهره گيري از برگزاري انتخابات مجلس شوراي اسلامي در فضاي شبکه هاي اجتماعي و مجازی تحت تاکتيک « انتخابات آزاد و عادلانه » و آزمايش بکارگيري ظرفيت شبکه هاي اجتماعي در ايجاد تحرک جامعه مدني تحت پوشش معرفي محصولات آموزشي مرتبط با انتخابات، توليد محتواي براي شبکه هاي اجتماعي و بيان تجربيات و عضو گيري داخلي و... آغاز مي نمايد.
شرکت مهندسي شده و هدفمند خاتمي در انتخابات
از نکات بسيار برجسته در اين مرحله مقدماتي – که همراهي و هماهنگي جريان خارجي و داخلي را به نمايش مي گذارد- شرکت مهندسي شده و هدفمند خاتمي در انتخابات است.
در واقع این خاتمی است که ضد انقلابی ترین پروژه در موج سوم براندازی نظام جمهوری اسلامی را از طریق صندوق آرا در ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ و از روستای وادان شهرستان دماوند کلید می زند !
که به نظر می رسد مصطفی تاج زاده در سلسله جلسات انجام شده در خلال سفر مخفی ، طولانی و خانوادگی اخیر خود به استان گلستان به تحلیل نقش خاتمی در تحولات سیاسی کشور در دوره اصلاحات و بعد از آن پرداخته باشد و ابعاد پنهانی از مسایل مختلف مربوط به وی را رمزگشایی کرده باشد .
راهبرد کلان مندرج در سند پاریس
در مقدمه و در متن سند پاریس، چندين بار بر عبارت « بلند مدت بودن » اين پروژه تاکيد مي شود! از منظر تدوين کنندگان اين سند ، انتخابات در نظام جمهوري اسلامي يکي از مهمترين و موثرترين مولفه ثبات سياسي و ضامن امنيت ملي نظام تعبير مي شود ؛ که همواره نظام از آن بالاخص با برگزاري ميانگين هر سال يک انتخابات ، بعنوان يک فرصت داخلي و خارجي خود بهره برده است.
ضمن اينکه با توجه به فتنه سال 88 ديگر همچون دوره هاي قبل امکان نفوذ از طريق چارچوب انتخاباتي مذکور براي اپوزيسيون ميسر نيست از اين رو تدوين کنندگان سند پيشنهاد مي کنند در يک فرآيند منطقي با تبديل اين فرصت به تهديد ، نظام را دچار چالش سياسي و امنيتي کنند.
استراتژي « انتخابات آزاد » ؛ زمينه تغییر نرم نظام از درون
به باور آنان ايجاد شائبه تقلب در انتخابات سال 88 و وقايع ساختار شکن متاثر از آن از منظر وسعت، عمق، دخالت عناصري از درون حاکميت، بعد زماني، ابعاد بين المللي و... بي سابقه و بزرگترين سرمايه اجتماعي جريان اپوزيسيون محسوب مي شود از اين رو بر حفظ و تقويت اين سرمايه و خودداري از هرگونه عمل و اظهار نظر رسمي و غير رسمي که منتهي به تضعيف چنين سرمايه اي شود بالاخص از سوي سران داخلي جنبش!! تاکيد و از آن به خط قرمز جريان ياد مي شود !!
در انتهاي اين مقدمه ، آنان ابراز اميدواري مي کنند که در اين فرآيند با عنايت به وضوح ، تاثير انگيزشي ، سازگاري داخلي و خارجي ، تناسب با سرمايه اجتماعي موجود! ، درجه ي پائين خطرپذيري (برخورد امنيتي و قضايي و...) ، تطابق با ارزش هاي تمامي جريانات اپوزيسيون و حتي بخشي از جريانات داخل حاکميت، امکان جلب حمايت شخصيت هاي سرشناس درون حاکميت! تمرکز گرايي بر ايجاد آلترناتيو سياسي ، اثربخشي منابع در چارچوب استراتژي « انتخابات آزاد » با بسط و عمق دادن اين شکاف، در افق برنامه ياد شده بتوانند زمينه براي تغییر نرم از درون را فراهم نمایند .
سند پاريس - سياست ها و برنامه هاي عملياتي
در سند مذکور در جهت اهداف اصلي پروژه ایران چنج ، سياست هاي کلي و اجرايي و نيز برنامه هايي تدوين شده است. سياست هاي کلي مذکور در اين سند با تاکيد بر استاندارد هاي پيش گفته - که در اساسنامه کنگره نيز مذکور است - در راستاي استراتژي « انتخابات آزاد » بر موارد ذيل تاکيد شده است:
الف: فعاليت آزادانه احزاب و سازمان هاي مدني و صنفي مستقل از نظام! که فعاليت آنان از سوي نظام غيرقانوني اعلام و منحل شده اند! [ سالها بعد با الگو گیری از مدل روزنامه های زنجیره و کوچ عناصر آنان از یک روزنامه توقیفی به یک عنوان و روزنامه دیگر! احزاب پوششی با هدایت همان عناصر را دنبال می کنند ]
ب: ضرورت وجود يک قانون جديد و يا تفسير جديد از اصول قانون اساسي به منظور ايجاد شرايط برابر براي تمام کانديداها تحت شعار عدالت و آزادي!
ج: آزادي کامل رسانه ها ، تضمين آزادي بيان و عقيده و ترويج انديشه هاي مختلف! و مخالف نظام! [ این سیاست بعدها در بستر چمدان اینترنتی یا همان آپ های ارتباطاتی موبایلی و شبکه های مجازی اجرایی می گردد]
سياست هاي اجرايي سند پاریس
همچنين در راستاي سياست هاي ياد شده ، مي بايست سياست هاي اجرايي ذيل بطور خاص پيگيري و بدان اهتمام ورزيده شود :
1. سرمايه گذاري لازم بر روستاها ، شهرهاي کوچک و اقشار مختلف با توجه به زمينه انتخابات شوراها ( در انتخابات 88 صرفا بر روي قشر خاکستري و نخبگان تحصيلکرده شمال شهرهاي بزرگ سرمايه گذاري شده بود!) [ تزریق اعتبارات خاص و متمرکز به روستاها و انتصاب افراد خاص در مدیریت های این حوزه و نقش آفرینی های آنان در زمان انتخابات بسیار قابل تامل است ]
2. بسط و گسترش مطالبه انتخابات آزاد و اميد به افزايش انتخابات آزاد عادلانه .
3. عدم تحريم انتخابات و تاکيد بر مشارکت در انتخابات جهت بهرمندي از آزادي هاي موقت! از پيش از انتخابات تا برگزاري انتخابات! با توجه به حضور خبرنگاران داخلي و خارجي! ، فضاي تبليغاتي و بحث و گفتگوهاي نامزدها ! ، بهره گيري از رسانه هاي جمعي داخلي جهت تهييج مردم براي مشارکت در انتخابات و...
4. دامن زدن به جو بي نظمي و ناکارآمدي نظام اداري کشور ، ترويج فساد ، افزايش معضلات داخلي و خارجي و... بعنوان عوامل برهم زننده تمرکز و کاهنده قدرت کنترل و نظارت موثر دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي نظام و مخدوش کردن کارآمدي نظام .
5. توجه به جذب و مشارکت بخشي از حاکميت در فرآيند گذار به دموکراسي بعنوان يک اصل و تاکيد بر بکارگيري بعض نهادهاي موجود در حاکميت فعلي درافق اين گذار
برنامه هاي عملياتي خاص سند پاریس در زمان انتخابات
اما برنامه هاي عملياتي که همزمان با ورود رسمي به فضاي انتخابات و به تناسب و ميزان اجراي عملي سياست هاي فوق الذکر با توجه به سند پاريس مي بايست در دستور کار قرار گيرد عبارتند از :
طرح علني ملاحظات و آسيب هاي مختلف اجتماعي در جامعه ، حضور فعالانه اعضاي شبکه هاي استاني و شهرستاني در جلسات و ستادهاي انتخاباتي و دامن زدن به شبهات ، ترويج اصول و استاندارد هاي بين المللي حقوق بشر ، استفاده از روشهاي نمادين و نمادساز ، بهره گيري از روش هاي موثر در ارتباط با محيط و ديگران از جمله شعر، کليپ، طنز و...
بهترين زمان مناسب جهت اجرای برنامه عملیاتی
در اين سند بطور خاص در فاز دوم اين برنامه عملياتي ، بهترين زمان مناسب جهت اقدام دسته جمعي موارد ياد شده ذکر شده است :
الف: زماني که نظام شروط انتخابات آزاد را نپذيرد !
ب: رد صلاحيت يکي از وابستگان نظام که در انتخابات نامزد شده است ! [ این سند در سال ۱۳۸۹ در پاریس تهیه و تدوین شده است و نگارنده در سال ۹۱ این سند را افشا نموده است و تحت همین تاکتیک یکی از بزرگان نظام برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری کانالیزه می شود و زمینه را برای اقدام دسته جمعي موثر فراهم می نماید! ]
ج: ايجاد فضاي تصنعي تقلب با تجربه سال 88 ، بطور کلي در ساختار عملياتي اين پروژه يک شوراي رهبري تعریف شده باشد .
د: کارگروه محرك سازي اجتماعي - سياسي ، کارگروه امنيتي و قضايي ، کارگروه پشتيباني و مالي و کارگروه رسانه و ارتباطات مديريت پروژه را در فرانسه و ايران عهده دار مي گردند .
گذار به دموکراسي ليبرال ، آرمان و مهمترین نتیجه مورد انتظار براندازان از اجرای فاز دوم و سوم پرژوه
مهمترین نتايج مورد انتظار در اجرای فاز دوم اين پرژوه عبارتند از :
1. ايجاد شجاعت ، اميد و احساس توانمندي و در نتيجه خروج از انفعال و در نتيجه سازمان دهي تشکيلاتي بدنهي اجتماعي خاکستري اپوزيسيون .
2. انسجام و همافزايي بين اپوزيسيون داخل و خارج کشور جهت برداشتن گامهاي موثر و کارآمد در تحميل استانداردهاي مورد نظر در اجراي انتخابات .
3. تشديد اختلافات و بحران هاي داخلي و خارجي و برهم خوردن توازن قوا .
4. روي کار آمدن دولت فاقد اقتدار و قدرت چانه زني بالا در داخل و خارج
5. نگاه داشتن نظام در فضاي بحراني گذار .
6. ايجاد فضاي باز مناسب جهت بهره گيري مستمر مجريان داخلي پروژه و...
که انتظار مي رود در تداوم اين برنامه در فاز سوم با مخدوش شدن سلامت و کارآمدي نظام ، زير سؤال رفتن ويژگي مردمي بودن نظام ، نفي جايگاه ولي فقيه و نظارت استصوابي ؛ الگوي مردمسالاري ديني مخدوش و زمينه براي گذار به دموکراسي ليبرال فراهم گردد !
* ب : سطح داخلي پروژه " ایران چنج "
در سطح داخلي پروژه ایران چنج - که به موازات فعاليتهاي خارجي ، بصورت خاص از سوي جريان افراطی و پيشرو اصلاحات و شخص سيد محمد خاتمي مديريت مي شود - باتوجه به فازهاي اشاره شده در اين سند ، دو فاز آن قابل طرح و بررسي است .
بنحوي که از برآيند مجموعه اظهار نظرها ، مصاحبه ها ، نامه هاي مشکوک منتشر شده از سوي بعض سران در حبس حزب منحله مشارکت ، اخبار منتشر و کاملا هدايت شده از نشست هاي دو قطب بازي يعني سيدمحمد خاتمي و عبدا... نوري ، جلسات مناسبتي و ديدار با اصلاح طلبان ، صدور بيانيه هاي حزب منحله مشارکت و بر اساس سياست هاي کلي ، اجرايي و برنامه هاي مذکور در سند پاريس ؛ بخوبي مي توان ارتباط تنگاتنگ في مابين جريان داخلي و خارجي و هدفمندي طرح استراتژي هوشمند « انتخابات آزاد » را بوضوح مشاهده کرد .
در حالیکه در اجراي اين پروژه و عليرغم تمامي استتارهاي سياسي و امنيتي و طرح و درج اخبار هدايت شده جهت انحراف افکار عمومي از طراح انتخابات آزاد ؛ سيد محمد خاتمي نقش محوري بالاخص در فاز اول پروژه ايفا مي کند .
شواهد و قرائن مهم اجرای سند پاریس در کشور
بعد از گذشت حدود ۷ سال از انتشار این سند نفوذ خزنده و تدریجی سیاسی از طریق صندوق انتخابات – که کالج دارتموث و اندیشکده ویلسون بر راهبرد کلی این سند صحه گذاشته اند – شواهد و قرائن مهمی وجود دارد که نشان می دهد محورهای اصلی آن در حال بازخوانی است !!؟
اشاراتی چون فرآیندی بودن این حرک اصلاح طلبانه نظام ! و یا به تعبیری مبارزه اصلاح طلبانه ، هدفگذاری ویژه و خاص برای حذف اصل ولایت فقیه بعنوان یک راهبرد کلی ، هدف قرار دادن رهبری و جایگاه رهبری ، تحت فشار قرار دادن و زیر سوال بردن رهبری ، افزایش مطالبات و مطالبه گری از نظام اسلامی ، عبور از مدل براندازی مدل ۸۸ و اشاره به ظرفیت های بالای نظام اسلامی در به میدان آوردن مردم ، ضرورت سرمایه گذاری برای انتخابات اسفند سال ۱۳۹۸ با تاکید بر شهرهای بزرگ با بهره گیری از تاکتیک تحریم انتخابات ، پیگیری مستمر تخریب شورای نگهبان و اعضای فقهای مبارز آن ، پیگیری خط مستمر تضعیف نظارت استصوابی تا جایی که دیگر قابلیت اجرایی نداشته باشد !
همچنین جنگ روانی جهت سوق دادن مواجهات مردمی با نظام! و بازی کردن نقش پیگیری مطالبات مردمی از نظام ، تنگ تر کردن فشار به نظام برای شکستن خط قرمز فتنه و بازی گرفتن عناصر فتنه در حاکمیت! و در صورت مخالفت نظام ، بر این ممانعت و عدم گشایش اقتصادی و معیشتی تاکید شود !
تاکید بر اینکه از روحانی و ... آبی گرم نمی شود! و ما می بایست کار خودمان را پیش ببریم! ، نفوذی خواندن بعض لیدرهای حاضر در مجلس و ضرورت مرزبندی با آنان ، ساخت ادبیات تخریبی قابل نفوذ با اثرگذاری بالا در قشر خاکستری همچون داعشی های وطنی و ...
گلستان و گرگان ؛ کماکان در کانون توجه منافقان ، براندازان و فتنه گران
حال با عنایت به همه مطالب مذکور و نقش محوری مصطفی تاجزاده در 20 سال میدان داری غائله ها و معرکه گردانی فتنه ها ، آیا جای این سوال نیست که بپرسیم در این استان چه خبر است و چه می گذرد !!؟ چطور در سه سال متوالی 95 ، 96 و 97 ، تاجزاده در پوشش خانواده ، مخفیانه به استان گلستان می آید و عناصر اصلی فتنه را تنفس مصنوعی می دهد و اصلاح طلبان افراطی را آبدیت می کند !
چرا همچون امواج اول و دوم فتنه های برنامه ریزی ده ساله دشمنان انقلاب اسلامی شاهد تحرکات مشابه با میزبانی استان گلستان و بطور خاص شهر گرگان هستیم !؟
بی اطلاعی مسئولان ارشد استان از سفر مخفیانه ، حضور طولانی و خانوادگی تاجزاده در گلستان
چند شب پیش فرصتی پیش آمد تا دقایقی با یکی از اعضای موثر شورای تامین استان گفتگویی داشته باشم ؛ وی از اصل موضوع سفر تاجزاده به استان اظهار بی اطلاعی نمود و از معاون خود سوال کرد که چرا گزارشی از این موضوع به ما داده نشده است !؟
اگر این سفر در رصد معاونت سیاسی امنیتی ، اداره کل سیاسی استانداری و حراست استانداری ( به دلیل نقش آفرینی یکی از معاونین و مدیران ستادی استانداری ) بوده است ؛ چرا بعضی از اعضای شورای تامین از اصل سفر و تصمیم در مورد آن بی خبر هستند و ضمنا چرا اقدامات لازم در شوراهای تامین شهرستان های گرگان و علی آباد بعمل نیامده است !؟
و اگر این سفر و تحرکات اصلی آن در رصد معاونت سیاسی امنیتی ، اداره کل سیاسی استانداری و حراست استانداری نبوده است ! ، که حقیقتا باید پرسید ؛ در این استان چه خبر است و چه می گذرد !؟ و در یک کلام " الفاتحه "
لزوم اقدام قاطع قانونی در برخورد با میزبانان عوامل اصلی سفر و محتواهای مجرمانه
لذا با توجه به اهمیت بسیار زیاد موضوع ، لازم است تا ابعاد گوناگون این سفر با سرعت و دقت مورد توجه و رسیدگی قرار گرفته و با میزبانان و عوامل اصلی این سفر و محتواهای مجرمانه مطرح شده در نشست ها و محافل گوناگون مرتبط با آن برخورد قاطع قانونی صورت پذیرد .
همچنین همه مجموعه ها و افرادی که به هر نحوی در رصد و پیگیری و تهیه گزارش دقیق این سفر دارای وظیفه مندی صریح بوده اند ولی بنا بر هر دلیلی در انجام آن کوتاهی یا مماشات و ... کرده اند مورد بازخواست جدی قرار گیرند .
مسولین ارشد استان باید پاسخگوی اتفاقات سیاسی امنیتی حاد آتی باشند
قطعا حضور چند باره و پیاپی چهره هایی امثال مصطفی تاجزاده به استان گلستان بعد از فتنه 88 و آزادی از زندان ( که از وی به عنوان شوالیه غائله های یاد می شود ) پیام ها و پیامدهای زیادی با خود به همراه دارد که بطور قطع باید منتظر وقوع غائله های جدیدی در استان و کشور بود . ( که انتشار آن نامه مشکوک ، تحرکات خاص برای تصاحب 2 معاونت استانداری گلستان ، تست شبکه اجتماعی رسانه ای و ... از نتایج اولیه این سفر است )
اگر بعد از این سفر خاص ، در استان گلستان و حتی کشور ، هر تحرک و اقدامی در راستای اجرای اسناد مرتبط با پروژه ایران چنج و بر خط و خطوط یاد شده دنبال شود و یا اتفاقات خاص سیاسی و امنیتی حادث شود ؛ مسئولیت مستقیم آن بر عهده مقامات و مسولینی است که در قبال این سفرهای پوششی ، کوتاهی و قصور نموده اند !
* تصاویری از سفرهای تاجزاده به استان گلستان :
* مطالب مرتبط :
انتهاي پيام /
متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده