مرد جواني كه صاحب يك شركت تجاري را به قتل رسانده بود، دو ساعت پس از ارتكاب جنايت در حالي كه با پوشيدن لباس مقتول قصد فرار داشت، با تيزهوشي بازپرس ويژه قتل دستگير شد.
به گزارش کلاله خبر به نقل جوان، ساعت ۹ صبح شنبه پانزدهم مهر ماه مأموران كلانتري انقلاب در جريان خبر كشف جسد مردي در طبقه اول يك واحد تجاري در خيابان فاطمي قرار گرفتند. پس از حضور مأموران در محل كشف جسد، قاضي روشن، بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي به همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي نيز در محل حاضر شدند. تحقيقات اوليه نشان داد مقتول خودش صاحب اين واحد تجاري بوده و چند سال است كه اتاقهاي شركت را جداگانه به افراد مختلف اجاره ميدهد.
در نخستين گام، منشي شركت كه دختر جواني بود و جسد را كشف كرده بود، از سوي تيم جنايي مورد بازجويي قرار گرفت. او به بازپرس ويژه قتل گفت: حدود ساعت ۸ صبح مثل هميشه به شركت آمدم؛ هر چه سعي كردم در ورودي را باز كنم، نتوانستم. از داخل شركت صداهاي بسيار ضعيفي ميآمد.
حدود نيم ساعت پشت در منتظر ماندم كه ناگهان يكي از اعضاي شركت به نام محسن كه از يك سال قبل يكي از اتاقهاي شركت را براي كار اجاره كرده بود، با حالتي آشفته در را باز كرد و در حالي كه لباسهاي صاحب شركت را پوشيده بود و يك كيفدستي همراهش بود، به سرعت از پلهها پايين رفت. وقتي وارد شركت شدم ناگهان جسد صاحب شركت را كه داخل بالكن افتاده بود، پيدا كردم و با پليس تماس گرفتم.
با توجه به اظهارات منشي شركت و متواري شدن محسن، دستگيري وي در دستور كار تيم جنايي قرار گرفت و كارآگاهان پس از بررسي قرارداد اجاره ميان مقتول و محسن موفق به شناسايي محل سكونت او شدند اما بررسيها نشان داد نشاني او قلابي است. بازپرس وقتي در تحقيقات ميداني متوجه شد متهم نامزد دارد، بلافاصله دستور داد تا مأموران با شناسايي محل سكونت نامزد محسن، وي را تحت مراقبت بگيرند. سرانجام متهم دو ساعت پس از كشف جسد هنگامي كه قصد ملاقات نامزدش را داشت، در خيابان ولي عصر دستگير شد.
محسن ـ ۲۴ ساله پس از دستگيري به قتل اقرار كرد و انگيزه خود را اختلافات مالي عنوان كرد. متهم گفت: شغل من خريد و فروش قطعات كامپيوتر بود. مدتي پيش يكي از اتاقهاي ساختمان مقتول را براي اين كار اجاره كردم. ابتدا درآمد خوبي داشتم تا اينكه طلبهايم وصول نشد و ورشكست شدم. بعد از اين من نتوانستم اجارهام را بدهم و به همين خاطر خيلي به شركت رفت و آمد نداشتم . من قصد داشتم هرچه زودتر با صاحب شركت تسويه حساب كنم تا تدارك مراسم عروسيام را انجام دهم. امروز صبح وقتي به شركت رفتم، او را ديدم كه تنها داخل شركت نشسته است. او گفت كه بايد ۷۵۰ هزار تومان بدهيات را بپردازي اما من گفتم كه آمدهام تا براي پرداخت بدهيام مهلت بگيرم كه بين ما درگيري لفظي ايجاد شد. من او را به سمت عقب هل دادم كه سرش به كناره ميز خورد. قبل از اينكه از جايش بلند شود، روي سينهاش نشستم و گلويش را بهشدت فشار دادم. مقتول از من خواست تا رهايش كنم و گفت كه بدهياش را ميبخشد اما من خفهاش كردم.
در ادامه جنازه را به سمت بالكن شركت بردم و يك چاقو از داخل آشپزخانه برداشتم و چند ضربه هم به سينه و گردن او وارد كردم كه متوجه شدم خانم منشي پشت در ايستاده است. صبر كردم تا شايد او از ساختمان خارج شود اما همچنان پشت در منتظر بود. من هم كه چارهاي نداشتم بلافاصله لباسهاي خونيام را درآوردم و لباسهاي تمييزي كه از مقتول داخل شركت بود پوشيدم و كيف دستي مقتول را برداشتم و به سرعت از ساختمان بيرون رفتم.
متهم ادامه داد: به خيابان جمهوري رفتم و لباسهاي جديدي براي خودم خريدم و لباسهاي قبلي را دور انداختم. بعد هم براي برداشتن پسانداز و مدارك شناساييام به در خانه نامزدم رفتم كه ناگهان در همانجا دستگير شدم.
متهم در ادامه به دستور قاضي روشن براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان جنايي قرار گرفت.
به گفته سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، متهم با صدور قرار بازداشت موقت براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است.
متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده