جنجالی‌ترین آقازاده ایران

به جرات می‌توان فرزندان مرحوم هاشمی رفسنجانی را معروفترین آقازاده‌های ایران و مهدی هاشمی رفسنجانی را جنجالی‌ترین آقازاده ایران خطاب کرد؛ نام فرزندان مرحوم هاشمی رفسنجانی همواره در مسائل مختلف سیاسی و اقتصادی مطرح بوده و سابقه زندان و بازداشت فرزندان آیت الله، در سال‌های اخیر خبرساز و البته برای مرحوم هاشمی رفسنجانی حاشیه‌ساز بوده است.

اما در سال‌های اخیر مردم با آقازاده‌های جدیدی غیر از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی آشنا شده‌اند، آقازاده‌هایی که در سکوت کامل و به دور از هرگونه هیاهو مشغول فعالیت‌های کلان اقتصادی خود با استفاده از "رانت پدری" بودند و دست هر کدام از آن‌ها در برهه‌ای از زمان به نحوی رو شده است.

از جمله این آقازاده‌ها می‌توان به فرزند وزیر راه اشاره کرد که پای فعالیت‌های اقتصادی او حتی به صحن علنی مجلس هم باز شد و نمایندگان وزیر راه را مجبور کردند در خصوص فعالیت‌های فرزندش و ارتباطش با وزارت راه و شهرسازی توضیح دهد.

محمد هادی آخوندی با 28 سال سن، عضویت در هیات مدیره 4 شرکت را تجربه می کند، تجربیاتی که حضور پدر در مسند وزارت مسکن و راه شهرسازی، مسیر تبدیل شدن به ثروت را آسان نموده است. وی در سالیان اخیر شرکت هایی در حوزه عمرانی، سرمایه گذاری، بازرسی، بازارهای مالی و گردشگری تاسیس کرده است.

در ادامه گوشه ای از فعالیت ها و جولان اقتصادی فرزندان آخوندی، آقایان محمد مهدی و محمد هادی احمد آخوندی در قالب نمودار قابل مشاهده است.

آنچه در این نمودار مشخص است، فرزندان آخوندی به همراه حسین عبده تبریزی (مشاور وزیر راه و شهرسازی) و اصغر فخریه کاشان (قائم مقام وزیر راه و شهرسازی) عضو و رئیس هیات مدیره شرکت های بسیار زیادی هستند. شرکت هایی که هر کدام دارای سرمایه بسیار زیاد بوده و بعضا دولتی (سهامی عام) محسوب می گردند. باید پرسید فرزندان عباس احمدی آخوندی که هر کدام زیر سی سال سن دارند، چگونه به این ثروت رسیده اند؟ ثروتی که هر روز با رانتی که از سوی پدرشان در وزارت راه و شهرسازی بوجود آمده، سیر صعودی گرفته و از بیت المال به حساب های شخصی سرازیر شده است.

آقازاده‌ای که نماینده مجلس شد

فاطمه حسینی نماینده مردم تهران در مجلس و فرزند صفدر حسینی رئیس سابق صندوق توسعه ملی هم از دیگر آقازاده‌هایی است که نامش در سال‌های اخیر مطرح شده؛ صرافی سیده فاطمه حسینی و همسرش (هانی میرمحمدعلی) موسوم به "شرکت تضامنی سیدهانی میرمحمدعلی و شرکا" در اوج بحران ارزی سال 90 تأسیس شد و سیده فاطمه حسینی رئیس هیئت مدیره این صرافی بوده است.

در سال 90 همزمان با تشدید زمزمه‌ها مبنی بر محدود شدن درآمدهای نفتی، افزایش نرخ ارز حالتی شتابان به خود گرفت. نرخ غیررسمی ارز در پایان سال 89 معادل 10337 ریال بود، اما در پایان اسفند سال 90، بهای ارز در بازار آزاد ایران به‌میزان 18926 ریال تعیین شد. شوک ارزی سال 90 در سال‌ 91 نیز ادامه یافت و در تابستان 91 نرخ ارز از حدود 18000 ریال در تیرماه، به حوالی 23000 ریال در پایان شهریور 91 رسید. افزایش ناگهانی بعدی در نرخ ارز، در مهرماه سال 91 رخ داد. در این ماه نرخ ارز با تقریباً 9000 ریال افزایش، به رقم 31820 ریال رسید، این افزایش همچنان در سال 91 ادامه داشت و نرخ دلار تا مرز 3500 تومان هم افزایش یافت.

همچنین در مورد فاطمه حسینی مطرح می‌شود که نام وی به دلیل حمایت مالی پدرش از لیست امید در این لیست قرار گرفته و موفق شده با حمایت اصلاح‌طلبان وارد مجلس شورای اسلامی شود.

آقازادهِ مظلومِ 200 میلیونی

دختر فخرالدین دانش آشتیانی وزیر پیشین آموزش و پرورش از دیگر آقازده‌هایی است که نام او در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد و پای او هم به مناظره‌های انتخاباتی باز شد.

حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره جزئیات کشف یک محموله مظنون به قاچاق از منزل یکی از وزرای دولت فعلی در منطقه لواسانات اظهار داشت: چندی پیش نیروی انتظامی گزارش مفصلی درباره ورود محموله‌های متعدد مظنون به قاچاق به مرجع قضایی لواسانات ارائه داد که براساس این گزارش قاضی مربوطه دستور به بازرسی از ویلای مذکور را صادر کرد.

وی افزود: در بازرسی از ویلای مطرح شده در منطقه لواسانات ماموران با یک محموله بزرگ پوشاک مواجه شدند که البته دو نفر از افراد حاضر در محل مدعی شدند که این محموله برای دختر وزیر است و وی مدیرعامل نمایندگی یک شرکت خارجی را داراست و این محموله با مجوزهای مربوطه به کشور وارد شده است. 

سخنگوی قوه قضائیه با بیان اینکه دارا بودن مجوزهای قانونی ادعای این افراد است، گفت: با توجه به موضوع پرونده که مشمول قاچاق کالا می‌شود پرونده به تعزیرات حکومتی ارسال شده و در حال بررسی است.

 شنیده‌ها حاکی از این بود که وزیری که از آن نام برده می‌شود فخرالدین دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش است که اظهارات اسحاق جهانگیری کاندیدا دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در دومین مناظره نامزدهای ریاست جمهوری مهر تاییدی بر این ادعا زد.

جهانگیری در دومین مناظره کاندیداها گفت: علاقه نداشتم این موضوع مطرح شود من تا روز چهارشنبه فکر می‌کردم وزیر دیگری این مسئله برایش اتفاق افتاده، در چهارشنبه مشخص شد وزیر آموزش و پرورش است.

وی افزود: یک دختری این وزیر دارد فوق لیسانس داشته، بیکار بوده و کار واردات انجام داده است؛ فقط 200 میلیون تومان کل ارزش این لباس‌های بوده که وارد کرده است.

ژن خوب

اظهارات حمیدرضا عارف فرزند محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی هم چندی پیش حاشیه‌ساز شد و برخی اصلاح‌طلبان این اظهارات را آغازی بر مرگ سیاسی عارف قلمداد کردند.

وی در گفت‌وگویی پیشرفت‌های خود را حاصل "ژن خوب" دانست و مدعی شده که از رانت‌های پدر در فعالیت‌های اقتصادی خود استفاده نکرده است.

حمیدرضا عارف در گفتگو با سایت خبرآنلاین به سوابق فعالیت‌های اقتصادی خود اینگونه اشاره می‎کند: «من از سال ۸۰ تا به امروز حداقل ۴ شرکت اقتصادی راه اندازی کرده ام که فعال هستند. افتخار و ادعا می کنم که برای مثال در سال۲۰۰۴  شرکت ام.تی.ان MTN آفریقای جنوبی را که در ایران توانست اولین اپراتورخصوصی تلفن همراه کشور (ایرانسل) را راه اندازی کند وشاید مهمترین و بزرگترین پروژه خصوصی سازی در کشور بوده، را به کشور آورده‎ام. به این افتخار می‎کنم که در سن کم توانستم یک شرکت بزرگ و قوی خارجی را با توانایی‎های شخصی به ایران بیاورم که هرچند متاسفانه با دخالت دولت نهم این شرکت خارجی با برخی شرکت‎های زیر مجموعه وزارت دفاع و بنیاد مستضعفان شریک شد و کلیه حقوق مادی و معنوی من و شرکایم غیر مشروعانه نادیده گرفته شد.»

پسر عارف از نقش خود در آوردن شرکت بزرگ بین‌المللی ام.تی.ان به ایران در سال 1384 گفته است و حال آنکه حمیدرضا عارف متولد سال ۵۷ است، یعنی او الان جوانی ۳۶ ساله است و در سال 1384 که شرکت ام.تی.ان را به ایران آورده، 27 سال داشته است.

پسر معاون اول دولت اصلاحات با توجه به سن و سالش، احتمالا در اوایل دهه 1380 مدرک فوق لیسانس را گرفته، فورا وارد فعالیت‌های اقتصادی شده و در همین مدت کوتاه، مورد اعتماد شرکت بین‌المللی ام.تی.ان قرار گرفته و توانسته این شرکت را به انجام یک سرمایه‌گذاری بزرگ در ایران قانع سازد!

آقازاده‌ی وکیلی

مدیر عاملی فرزند دهه هفتادی محمد علی وکیلی در یکی از شرکت‌های زیر مجموعه وزارت کار هم آخرین حاشیه‌ای است که دامنگیر اعضای فراکسیون امید شده و مهر تاییدی است بر وجود رانت و رانت‌خواری در بین اعضای این فراکسیون.

مهدی وکیلی فرزند محمد علی وکیلی نماینده اصلاح طلب و عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی چندی پیش به عنوان مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی کاوشگران آتیه صبا منصوب شده است.

این انتصاب در حالی صورت می گیرد که مهدی وکیلی متولد ۱۳۷۰ (۲۶ سال) بوده و داشتن تجربه لازم برای اداره یک شرکت بزرگ صنعتی و اقتصادی از سوی وی، دارای تردیدهای فراوانی است.

اما در این میان نکات قابل توجه دیگری نیز وجود دارد؛ تیرماه سال گذشته موضوع استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با محوریت محمد علی وکیلی در مجلس کلید خورد.

عضو فراکسیون امید طرح استیضاح ربیعی را به شدت در مجلس پیگیری و حتی در نامه سرگشاده به تشریح دلایل اصرار خود بر استیضاح وزیر پرداخت.

در بخشی از این نامه آمده است: « حقیراصل این حرکت را به هدف تقویت دولت و بالابردن ضریب موفقیت روحانی در٩٦ شروع کرده ام ولی ترجیح این است که توسط خود دولت انجام پذیرد و حتی الإمکان ما درمجلس شروع کننده نباشیم ضمن اینکه با مردم عهد بسته ایم که برسرحقوقشان با هیچکس عهد اخوت نبندیم، اگر احقاق حقوق مردم درگرو حمایت از وزیر خاصی باشد باکمال میل این کار را خواهیم کرد و اگر مشروط به تغییرش، سر بالا میگیرم وبدون ترس ازجنجال ها وغوغاسالاری های فرصت طلبان وظیفه خو در انطباق سوگند انجام می دهیم.»

این آتش تند برای استیضاح ربیعی اما چند روز بیشتر تداوم نداشت و ناگهان نماینده ای که شدیدا برای عملی شدن استیضاح عجله داشت، از ادامه پیگیری طرح، منصرف شد.

رها کردن طرح استیضاح وزیر با وجود چندین هفته و جنجال های رسانه ای از سوی وکیلی، در کنار انتصاب فرزند دهه هفتادی وی به عنوان مدیرعامل یکی از شرکت های مربوط به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، شبهه های فراوانی را ایجاد می کند.

فرزند دهه هفتادی موسوی لاری

طی روزهای اخیر اخباری در خصوص ریاست مصطفی موسوی لاری فرزند دهه هفتادی وزیر کشور دولت اصلاحات در هیئت مدیره شرکت سولیران بزرگترین کارخانه سازنده ساختمان‌های فولادی صنعتی سبک و سنگین، منتشر شد.

این شرکت هم از زیر مجموعه‌های شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی (شستا) است.

در ایامی که بسیاری از جوانان تحصیل‌کرده کشورمان با معضل بیکاری دست و پنجه نرم می‌کنند، آقازاده‌های اصلاح‌طلب با استفاده از رانت پدران خود به سِمَت‌های بالا، ثروت‌های هنگفت و زندگی‌های اشرافی دست پیدا می‌کنند و همین مسئله موجب افزایش روز افزون فاصله طبقاتی در سطح جامعه شده است.