عباسعلی شیخ به عنوان جوان موفق کلاله ای معرفی شد

1403-07-03 01:07:17
0
46

عباسعلی شیخ به عنوان جوان موفق جمعیت هلال احمر شهرستان کلاله معرفی شد.

 

 

 

به گزارش کلاله خبر، طی حکمی با امضای دکتر وحید قبادی دانا رئیس سازمان جوانان،  عباسعلی شیخ به عنوان جوان موفق کلاله ای معرفی شد.

عباسعلی شیخ متولد سال 1369  از شهرستان کلاله روستای دشتی و دانشجوی رشته الهیات می باشد که از سال 1390 با واحد امور جوانان جمعیت هلال احمر شهرستان کلاله همکاری دارد.

وی یکی از جوانان موفق شهرستان کلاله می باشد که تاکنون در عرصه های مختلف توانسته مقام هایی را کسب کند. یکی از مقام های اخیر وی کسب مقام دوم در مرحله کشوری اولین جشنواره سراسری قرآن و عترت ویژه اعضاء سازمان جوانان یادواره حضرت آیت الله غیوری در رشته دل نوشته بود.

همچنین کسب مقام دوم استانی در مسابقات دانشجویی قرآن و عترت با موضوع دعا سال 1393 و کسب مقام اول شهرستانی در مسابقات دانش آموزی با موضوع اذان  از دیگر عناوینی بود که شیخ توانسته با همت و تلاش فروان به آن دست پیدا کند.

دل نوشته عباسعلی شیخ که در مسابقات کشوری مقام دوم را کسب کرد را در ذیل مشاهده می کنید.

          ( ( ( تلاش برای صلح و دوستی و تفاهم پایدار با ندای یا مهدی عج ) ) )

میخواهم در آن دنیایی باشم که تو در  آن هستی. چقدر روزهای دنیای من کوتاه شده به کوتاهی یک گناه زودگذر. دنیای تو را دوست دارم. جایی که روز طولانیست و تو در آن برای گناه های من غمگینی. گاهی دلم برای خودم تنگ میشود یک عمرگذشت ولی هنوز هم با خیالهای کودکانه ام به فردایم خیانت کرده ام.  فردا چقدردور شده . فردایی که تو می آیی. کاش میشد با تو همراه شد حرف های دل تنهایت را شنید. در دنیای من دوستی ها تبدیل به خیانت. مهربانی ها زود گذر و پرستش پر از ریا شده است. دوستی از قلبها گریخته و بر پاره کاغذی نوشته شده که هر روز لگدمال میشود. آسمان این شهر پر از ابرهای کینه شده و گناه می بارد. تو در پشت ابرهای نورانی من در دنیایی پر از تاریکی. تو چه آرزوهایی برایم داری و من هر روز با دست های آلوده ازگناه آنها را خراب می کنم. چه غریبانه نشسته ای تو هم انتظار جمعه ها را میکشی تا جمعه ی موعود فرا رسد. به کویر دلهایمان سر میزنی تا شاید راهی برای آباد شدنش پیداکنی. چه انتظار سختی.

پای گناه من چه غصه ها که نمی خوری و من بیخیال تو چه گناه هایی که نمیکنم. غروب های غمگین انتظار, چشم های بیقرار, چه واژه های قشنگیست. اما هیچ واژه ای به قشنگی آمدنت و هیچ صبحی به قشنگی رسیدنت نیست.

ای مهربان؛ مهربانی را یادمان بده. ازعشق چیزی جز هوس نمی فهمیم عاشقی را یادمان بده. می خواستیم مهربان شویم خیانت کردیم. عبادت کنیم گناه کردیم. دوست شویم؛ دور شدیم و می خواستیم تو را ببینیم ولی باز هم دورتر شدیم.

ای خورشید مستضعفین؛ بتاب بر شوره زار قلبهایمان. بتاب بر سرزمینی که گناه آنرا اسیر خود کرده و غبار کینه و طمع دروازه های ایمانش را سست و نشانه های مسلمانی را ازآن ربوده است. جه صبح هایی که نمیگذرد و دعای عهدی که بهانه گریستن شده. ای انتهای انتظار. خسته ایم ازنیامدنت ای بهار.

نویسنده[عباسعلی شیخ.]

نظرات

متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده

ثبت دیدگاه

خانه شهرستان گلستان اخبار