پادشاه و عابد دغل باز

1403-08-01 01:08:37
0
15

شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

 

عابدي را پادشاهي طلب کرد، انديشيد که دارويي بخورم تا ضعيف شوم، مگر اعتقادي که دارد در حق من زياد کند. آورده اند که داروي قاتل بخورد و بمرد.

آنکه چون پسته ديدمش همه مغز
پوست بر پوست بود همچو پياز
چون بنده خداي خويش خواند
بايد که به جز خدا نداند

«گلستان سعدي»

نظرات

متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده

ثبت دیدگاه

خانه شهرستان گلستان اخبار