در گفتگو با استاد دانشگاه های تهران:

غارتگری اقتصادی بزرگ خاندان پهلوی(2)

1403-07-04 10:07:35
0
42
غارتگری اقتصادی بزرگ خاندان پهلوی(2)
<p style="text-align: justify;"><span style="font-size: 8pt;"><strong>در ادامه بحث غارتگری اقتصادی بزرگ خاندان پهلوی که قبلاً از نظر خوانندگان عزیزگذشت، در روزهای پایانی بهمن ماه سلسله مطالبی جهت اطلاع نسل سوم وچهارم انقلاب که صاحبان اصلی انقلاب هستند، در این سایت منتشر می شود.</strong></span></p>

به گزارش کلاله خبر، شما را به خواندن بخش دوم مبحث غارتگری اقتصادی بزرگ خاندان پهلوی در مصاحبه با سیدرضا میرزائی از اساتید دانشگاه های تهران دعوت می کنیم.

جناب آقای سیدرضا میرزائی اولاً مختصری در خصوص رضا خان پهلوی اول و فرزندانش بفرمایید؟

چرا در بعضی از جاه ها به وی رضاخان، رضامیرپنج و یا رضا قولدور می گفتند؟

با سلام درود به ارواح پاک شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس خصوصاً شهدای دفاع از حریم ولایت و امامت (شهدای حرم) آنهایی که کمتر به اهمیت حضورشان در مناطقی بسیار دورتر از مرزهای کشورعزیزمان جمهوری اسلامی ایران برای پاسداری از حریم حرم ائمه اطهار(ع) رهسپار شده که اگر آنها برای پاسداری ازحریم حرم نمی رفتند در کشورهای سوریه و عراق، امروز بنابفرمایشات مقام معظم رهبری می بایست ما با دشمن در همدان و کرمانشاه بجنگیم.

درود بروح پرفتوح حضرت امام خمینی(ره) بنیان گذار و معمار جمهوری اسلامی ایران وسلام به مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای دیدبان واقعی انقلاب اسلامی و مظلومان جهان و رهروی راستین امام خمینی(ره)

وتشکر ازهمه خبرنگاران شبکه های خبری استان سرسبزگلستان اعمه از کلاله خبر، گلستان ما، خبرگزاری گلستان، خبرگزاری جمهوری اسلامی و دهها سایتو شبکه و خبرگزاری که مقاله و گزارش خبری غارتگری اقتصادی خاندان پهلوی که اولین بار توسط کلاله خبر انعکاس یافت را منتشر نمودند.

javaherat3

تا آن جا که تاریخ نشان می دهد، معمولاً حاکمان و پادشاهان خودکامه، بیش از هرچیزی در اندیشه فراهم آوردن هرچه بیشتر ثروت هستند.آنان درکنار جمع آوری ثروت، تلاش می کنند تا مردم را در جهل و بی خبری نگه دارند، تا از آنچه که در اطرافشان می گذرد، بی خبر بمانند، و تنها به مسائل بی اهمیت بیندیشند.

رضا شاه که پادشاهی خودکامه بود، تلاش می کردمردم ایران از آنچه در دربار می گذرد، بی خبر بمانند. او مطبوعات آزاد را بزرگترین مانع غارتگری های حکومت خود می دانست.

رضاخان فرزند عباسعلی خان(عباسقلی) معروف به دادش بیگ از افسران هنگ سوادکوه بود. در قریه آلاشت سوادکوه مازندران به دنیا آمد. مادرش نوش آفرین، از مهاجران مسلمان گرجستان و پنجمین همسر عباسعلی خان بود.رضا در 1270ش وارد بریگاد قزاق شد و در سالهای حکومت محمدعلی شاه، مسئولیت حفاظت سفارتخانه را به عهده گرفت. در زمان جنگ جهانی اول فرمانده گردان پیاده همدان شد و در اسفند1299حکومت را در دست گرفت. مدتی وزیر جنگ در کابینه سیدضیاء گردیدوسپس به عنوان نخست وزیر و فرماندهی کل قوا و نهایتاً به سلطنت رسید. در آذر1304شمسی رسماً برتخت سلطنت نشست و از اقدامات او کشف حجاب و در پی آن کشتارمسجد گوهرشاد مشهددر سال 1314ش با حمله متفقین به کشور ناچار شد در 25شهریور 1320استعفاء دهد و پسرش محمدرضاجای او برتخت نشست وی مدتی به جزیره موریس و ژوهانسبورگ تبعید وسپس در جزیره موریس گذشت.

رضاخان قبل از ازدواج با مادر محمدرضاشاه، زمانی که قزاقی ساده بود و واحدش در همدان مستقر بود، با زنی به نام صفیه ازدواج کرد و از او صاحب یک دختر شد.رضاخان با این زن همدانی، یک سال بیشتر زندگی نکرد و او را طلاق داد.

همسر بعدی او تاج الملوک، مادر محمدرضا بود که خانواده او از مهاجران بود.

پدر تاج الملوک میر پنج (سرتیپ ارتش) بود و در آن زمان برای رضا خان افتخاری بسیاربود که با دختر یک میرپنج ازدواج کرده است :{ این جهت به وی رضا میرپنج می گفتند}

رضاخان از این زن چهار فرزند داشت :شمس، محمدرضا و اشرف (دوقلو) و علیرضا.

رضاخان در سال 1306شمسی با زنی از خانواده قاجار ازدواج کرد به نام ملکه توران که غلامرضا از اوست. رضاخان این زن را پس از یک سال طلاق داد.

رضاخان یکی دو سال بعد، با دختری دیگر که او هم از خانواده قاجار بود به نام عصمت ازدواج کرد و از او صاحب چهار پسر و یک دختر شد.

پس از قدرت یافتن رضاشاه، همسران وی برای به دست آوردن هرچه بیشتر ثروت به رقابت با یکدیگر پرداختند.

یکی از روش های آنان سرقت جواهرات سلطنتی بود که جزو خزانه کشور و بیت المال محسوب می شد.

سرقت جواهرات سلطنتی توسط خاندان پهلوی ها چی بوده بیشتر توضیح دهید؟

در باره جواهرات سلطنتی در کتاب پهلوی ها کاملاً شاهدان عینی گفته اند بنده هم اشاره ای به این موضوع خواهم کرد چون این موضوع هم ارتباط مستقیم با مقالعه قبلی بنده در خصوص غارتگری بیت المال توسط خاندان پهلوی اول و دوم دارد .

<< سابقه جواهرات سلطنتی به قرن ها قبل باز می گردد، اما اطلاعات مستند و روشنی از گذشته های دور در دست نیست و تنها از دوران سلطنت صفویه به بعد اطلاعات برجای مانده است>> (در کتاب پهلوی ها جلد دوم موسسه مطالعات تاریخ معاصر 1378نوشته رستمی،فرهاد و اندرمانی زاده جلال)

نویسنده در کتاب خود وقتی از ثروت عظیم مردم ایران می گوید که ایران سنگ های قیمتی و جواهرات و گوهرهای تابناک داشته اما متاسفانه آن ثروت های عظیم، اغلب توسط پادشاهان خودکامه و سرداران آنها به غارت رفته .

ما بخشی از آن را اشاره می کنیم.

.....با قتل نادر شاه یکی از سرداران او به نام احمدخان ابدالی به همراهی جمعی از سربازان دست به غارت جواهرات زدند و باز بسیاری از سنگ های قیمتی به خارج از مرزها راه یافت، از جمله قطعاتی که هرگز به ایران بازنگشت و یکی از شگفت انگیزترین الماس های جهان به شمار می رود و اکنون جزو جواهرات سلطنتی انگستان محسوب می شود، الماس معروف به (کوه نور) است.

فتحعلی شاه قاجار که گویا علاقه وافری به تجملات و جواهرات داشت دستور ساختن تخت طاووس و تاج کیانی را می دهد .

ناصرالدین شاه نیز بی بهره از ذوق جواهرات و جواهر دوستی و جمع آوری آن نبوده و مقداری از جواهرات موجود در خزانه جواهرات، از جمله 48تکه الماس درشت زرد، از جواهراتی است که وی خریداری کرده است.کره مرصع نیز نشانه ای از علاقه مندی ناصرالدین شاه به نگهداری جواهرات است.

 زمان مظفرالدین شاه و محمد علی شاه نیز جواهرات مصون نبود و به اهتمام مسئولان وقت دستور ثبت و ظبط آنها صادر شد.

در سال 1316ه .ش بخش عمده جواهرات سلطنتی به بانک ملی انتقال یافت و به عنوان وثیقه اسناد بدهی دولت به بانک محسوب گردید و از سال 1322 این گنجینه در یکی از خزانه های بانک ملی ایران در معرض تماشای عموم قرار گرفت.

متاسفانه بعد از شهریور 1320 اسرار تکان دهنده ای از غارت برخی از جواهرات – که ثروت مردم ایران است – توسط درباریان فاش شد.

تیمور تاش وزیر در بار برای راضی کردن رضا شاه و اعضای خانواده سلطنتی و به دست آوردن مقام مهمتر به هر عملی دست می زد.

به رضا شاه این طور تلقین کرده بود که تاالملوک . والحضرت ما باید از داشتن جواهرات مناسب و چشمگیر برخوردار باشند تا چشم میهمانان خارجی از درخشندگی آن جواهرات خیرع و عظمت مقام اعلیحضرت بیشتر آشکار گردد.!!

رضاخان در ابتدای سلطنت جرأت نمی کردکه به زیورآلات و جواهرات خزانه کشور دست بزند و از آن بردارد، رضا شاه حتی اجازه نداده بود جواهراتی که از خان های کشته شده و اموال مصادره ای آنها که به او تعلق گرفته بود گردن آویز خانواده اش بشود. اما تیمورتاش این سد را شکست و برای این که تصاحب یک سینه ریز زمرد 182قیراطی توسط تاج الملوک را پنهان کند چاره ای اندیشید. و  این زمرد182قیراطی را که از خزانه برداشته بود، جزء هدایای داده شده به پادشای افغانستان به حساب آورد و در دفاتر نوشت تا تاج الملوک نگران باز گرداندن آن به خزانه نشود. هنگامی که شاه مطلع شد (برای این تدبیر تیمور تاش) فقط لبخند زد.

درخصوص حجم جواهرات سلطنتی عرض کنم؟

در کتاب طرح نو نوشته بولارد،ریدر: نامه های خصوصی و گزارشات محرمانه آمده است که جواهرات سلطنتی در چهل صندوق بزرگ قرار داشت و افزون برآن سی و سه صندوق دیگر که جواهرات آنها به لحاظ تاریخی ارزشگذاری شده بود به رسم امانت به بانک ملی سپرده شده بود.

اظهارات ویلیام بولارد در گزارش محرمانه مورخه 1320/06/11به وزارت خارجه انگلستان حکایت از عدم مصمونیت و احتمال به تاراج رفتن بخشی از جواهرات سلطنتی در کوران حوادث شهریور 1320می رود:

شواهد خوبی برای این اعتقاد وجود دارد که رئیسشهربانی {سرپاس مختاری} که بانوان خانواده سلطنتی را به اصفهان برده و سپس به کرمان رفت جواهرات سلطنتی را که به عنوان بخشی از پشتوانه اسکناس در اختیار بانک ملی بود، به همراه برده بودند که اگر دولت روسیه ایران را اشغال کند و اگر شاه مجبور به ترک کشور شود جواهرات را ترجیحاً با خود به افغانستان ببرند.

اصلاً جواهرات سلطنتی که متعلق به بیت المال است را خاندان پهلوی خاص خود می پنداشتند نه ملت ایران بله !!!

یک موضوع قشنگی از کتاب سراب جانشین پسر به قلم معتضد، خسرو چاپ1378در خصوص ملکه فوزیه که اولین همسر محمدرضا پهلوی بود؟

ایشان در کتاب خود می نویسند ملکه فوزیه هم پس از چندی اقامت در دربار ایران متوجه شد که به راحتی می توان قطعات جواهرهایی را که از خزانه به امانت گرفته صاحب شود.

روزنامه ها خبری در باره گردنبند اهدایی فوزه در دوران اقامتش در ایران به فائزه خواهرش که عروسی کرده بود منتشرکردنند.

از قراری فوزیه یکی از جواهرات سلطنتی را که به امانت در اختیارش بوده و گردنبند گرانبهایی به شمار می روفته که برآورد قیمت آن به دلیل ارزش فوق العاده مرواریدهایش دشوار بوده است به عنوان چشم روشنی و هدیه به خواهرش فائزه بخشیده بوده این گردنبند، در یک جعبه خاتم شیک از تهران به قاهره ارسال شده و برای همیشه از فهرست جواهرات سلطنتی ایران حذف گردیده است.

javaherat1

در خصوص ربوده شدن شمشیر طلای رضاخان

یك سال پیش از تقاضای طلاق فوزیه، رضاشاه بر اثر سكته قلبی در ساعت 5 صبح چهارم مرداد 1323 درگذشت. بنا به دلایل مختلف تصمیم گرفته شد جنازه مومیایی شود و به جای ایران به مصر حمل گردد. از روز فوت رضاشاه تا زمان انتقال جنازه او به مصر، 90 روز طول كشید. در 23 شهریور 1323، دولت مصر موافقت خود را با صدور ویزا و پاسپورت برای سپردن رضاشاه و همراهان آنان كه باید جسد را با كشتی به مصر انتقال می‌دادند، اعلام كرد و مراتب توسط سفارت ایران در قاهره به ژوهانسبورگ اطلاع داده شد. بدین ترتیب جنازه رضاشاه مستعفی به صورت مومیایی و به طور موقت در خاك مصر نگهداری شد تا در فرصت مقتضی به ایران انتقال یابد. پس از منتفی شدن انتقال جنازه رضاخان به تهران و انتقال آن به قاهره، مراسم تشییع جنازه رسمی در قاهره به عمل آمد. برای این مراسم، شمشیر طلای رضاشاه كه مرصع به گوهر‌ها و سنگ‌های گران‌بها بود، به قاهره فرستاده شد تا طبق رسوم درباری، پیشاپیش جنازه حمل شود، ولی ملك فاروق این شمشیر گران‌بها را بعد از انجام مراسم تشییع جنازه، به كاخ سلطنتی برد و مراجعات مكرر هیات اعزامی ایران برای پس گرفتن آن بی‌نتیجه ماند. ماجرای ربوده شدن شمشیر مرصع رضاشاه از طرف ملك فاروق، پس از كودتای ضد سلطنتی مصر در سال 1953 در مطبوعات مصر انعكاس یافت، ولی دولت جمهوری مصر نیز مدعی شد كه اثری از این شمشیر نیافته است .

javaherat2

فرار شاه و فرح با جواهرات سلطنتی

رئیس كل تشریفات دربار آغاز عملیات خروج شاه و همراهان را در 24 دی‌ماه 57 اعلام كرد. او دستور داد برچسب‌های شناسایی چمدان‌ها، بسته‌ها و صندوق‌های شاه كه منقش به آرم دربار و سلطنتی بود به درون كاخ نیاوران آورده شود تا تشریفات لازم و آخرین شناسایی درباره آنها صورت بگیرد. برچسب‌های اختصاصی دربار که آماده شده بود به چمدان‌ها و صندوق‌ها الصاق گردد.

دستور پر كردن و بستن چمدان‌ها و صندوق‌ها در روز 23 دی‌ماه 1357 با تایید شاه و به دستور فرح صادر شد. فرح دستور داد 384 عدد چمدان و صندوق بسته شود. یك تیم از افراد مورد تایید فرح جمع‌آوری و بسته‌بندی همه‌گونه عتیقه، جواهرات و الماس‌های گرانبها، ساعت‌های تمام‌طلا، تاج و نیم‌تاج‌های تمام زمرد را بر عهده داشتند.

 این گنجینه از جواهرات و عتیقه‌جات در مكان‌های امن كاخ نیاوران نگهداری می‌شد. فرح بر همه‌ بسته‌بندی‌ها نظارت كامل داشت. بسته‌بندی و جمع‌آوری دلار‌های آمریكایی كه از ماه‌ها قبل نقدا جمع شده بودند توسط بخش مالی دربار انجام گردید. تاج شاهنشاهی با 3380 قطعه الماس و 50 قطعه زمرد، 368 حبه مروارید و با وزن 2 كیلو و 80 گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین و تاج ملكه با 1646 قطعه الماس و تعداد معتنابهی از جواهرات دیگر و طلا به ارزش ده‌ها میلیون دلار به عنوان بخش اندكی از جواهرات ربوده شده سلطنتی هستند.

ü     فکر کنم برای این جلسه کفایت کند انشالله یک وقت دیگر و ادامه این بحث را بتوانیم در خصوص غارتگری های دیگر این پدر و پسر و خاندانشان از زبان نویسنده امریکایی دونالدویلبر(Wilbur)که در سال 1976میلادی از طرف محمدرضاشاه مامور شده که کتابی در باره عظمت و خدمات رضاشاه بنویسد.

ü     ویا از خاطرات پارسونز آخرین سفیرانگلستان در دوران پهلوی که محمدرضا شاه را شاهی زبون و نالایق می داند و می گوید در حکومت رضاشاه و محمدرضا شاه، برنده واقعی انگستان بود.

ü     و اگر عمری باقی بود چپاول و غارتگری خاندان پهلوی از زبان اشرف پهلوی که چندین سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در خارج از کشور منتشر شده بپردازیم. انشالله....انشالله

 

نظرات

متاسفانه نظری هنوز درباره این مطلب منتشر نشده

ثبت دیدگاه

خانه شهرستان گلستان اخبار